محسن قاسمی
نظام راهبری شرکتها از نظر قانونی ساختار بسیار سادهای دارد. در این ساختار، سهامداران که در رأس هرم قدرت و در عالیترین رکن راهبری قرار دارند؛ قدرت خود را از طریق انتخاب مدیران اعمال میکنند. مدیران نیز به نمایندگی از سهامداران از طریق اداره منابع در اختیارشان تلاش میکنند که منافع سهامداران را حداکثر سازند. در این ساختار، سهامداران بهطور سالانه از طریق برگزاری مجامع عمومی از مدیران حسابکِشی میکنند، که بگویند چطور منابع در اختیارشان را برای حداکثرسازی منافع آنان بکار گرفتهاند. بنابراین، حسابکِشی حق بدیهی مالکان (سهامداران) و حسابدِهی وظیفه بدیهی مباشران (مدیران) است.
ولی در شرکتهای سهامی عام (با اغماض، بورسی) این ساز و کار نمایندگی، به این سادگی نیست. چالش اصلی در این شرکتها، تعارض ذاتی موجود بین منافع سهامداران دارای حق کنترل (بهکارگمارندگان مدیران) و منافع سهامداران فاقد حق کنترل (پرسشگران از مدیران) است. به موجب قانون تجارت، و حقوق جهانشمول مالکیت، مدیران شرکتها توسط سهامداران دارای حق کنترل (سهامداران عمده) منتخب میشوند؛ ولی به محض آغاز بکار، عهدهدار اداره منافع همه سهامداران (عمده و خرد) میشوند. بدیهیست که در چنین ساختار گریزناپذیری، مدیران همواره تامین منافع سهامداران دارای حق کنترل را بر تامین منافع دیگر سهامداران ارجح میدانند. چاره کار چیست؟
پاسخ سرراستی که در طول دهههای متمادی به این پرسش داده شده است، و عناصر تشکیلدهنده آن نیز طی این سالهای طولانی، روند رو به تکاملی داشتهاند؛ استقرار نظام راهبری شرکتی (یا حاکمیت شرکتی) است. هدف اساسی اصول راهبری شرکتی، برقراری موازنه بین منافع سهامداران دارای حق کنترل و سهامداران فاقد حق کنترل، و فروکاستن هر چه بیشتر از تعارض ذاتی موجود بین منافع این دو گروه سهامداران است.
طبق اصول راهبری شرکتی، برای تحقق هر چه بیشتر این هدف اساسی باید ساز و کارهای شناختهشدهای در ساختار راهبری شرکتها مستقر شود، و نهادهای قانونی و نهادهای ناظر نیز بر کارکرد درست این ساز و کارها نظارت کنند، و از همه ابزارهای در دسترس برای تقویت اثربخشی و کارایی این ساز و کارها بهره جویند. از جمله شناختهشدهترین ساز و کارهای راهبری شرکتی میتوان به این موارد اشاره کرد: حسابداری و گزارشگری مالی، اطمینانبخشی به این سامانه اطلاعاتی (از طریق حسابرسی مستقل)، الزام به انتخاب اعضای مستقل و مالی در هیئت مدیره، راهاندازی دبیرخانه هیئت مدیره، تدوین آییننامههای اخلاق سازمانی برای مدیران و کارکنان، راهاندازی کمیتههای تخصصی هیئت مدیره با حضور موثر اعضای مستقل و مالی (از جمله، کمیته حسابرسی، کمیته ریسک، و کمیته انتصابات) استقرار حسابرسی داخلی، مدیریت ریسک، کنترل داخلی، ...، و نهایتا، یکی از مهمترین ساز و کارهای راهبری شرکتی که مخصوصا این روزها جای آن در بازار سرمایه ایران خالیست؛ نظام روابط سرمایهگذاران (Investor Relations).
بازار سرمایه ایران در مقایسه با کشورهای مشابه چندان نیز نوپا نیست. ولی نواقص ساختاری در این بازار، بویژه در زمینه قوانین و مقررات مورد نیاز آن یکی از دلایل اصلی ناتوسعهیافتگی این بازار به شمار میآید. در سالهای اخیر که شاهد حضور طیف گستردهای از سهامداران خرد در این بازار هستیم، یکی از مهمترین و کلیدیترین قوانینی که نبود آن در این بازار بهشدت احساس میشود قانون راهبری شرکتی است. این قانون در صورت تصویب میتواند به میزان زیادی در فروکاستن از تعارض ذاتی بین سهامداران خرد و سهامداران عمده راهگشا باشد.
*: دبیرکل سابق انجمن حسابداران خبره ایران
منبع: هفتهنامه اطلاعات بورس، شماره 433، نهم بهمنماه 1400
دیدگاه خود را بنویسید