قضاوت حرفه‌ای (Professional Judgment) در چارچوب استانداردهای حسابداری به معنای استفاده آگاهانه، منطقی و مسئولانه از دانش، تجربه و درک اصول حسابداری برای انتخاب بهترین راه‌حل در شرایطی است که استانداردها رهنمود دقیق یا صریحی ارائه نمی‌کنند. زیرا استانداردهای حسابداری مبتنی بر اصول (principles-based) هستند. یعنی قواعد قطعی برای شناسایی، اندازه‌گیری، ارائه و افشای موضوعات مختلف در آنها مقرر نشده است.

به عنوان مثال، در استانداردهای حسابداری بطور قطعی مقرر نشده است که وقتی یک قطعه زمین میخریم، آنرا به عنوان چه نوع دارایی باید شناسایی (ثبت) کنیم. بلکه، در استانداردهای مختلف، تعریف و معیارهای شناخت داراییهای ثابت مشهود،‌ سرمایه‌گذاری در املاک، موجودی کالا، داراییهای غیرجاری نگهداری‌شده برای فروش، ... تعیین شده است. بنابراین، مدیران واحدهای تجاری (با راهنمایی حسابداران) باید با اعمال قضاوت حرفه‌ای خود (بر مبنای شواهد و شرایط موجود، و محتوای اقتصادی رویدادها، در چارچوب تعاریف و معیارهای مقرر در استانداردهای حسابداری) تصمیم بگیرند آن قطعه زمین را در کدام طبقه داراییهای واحد تجاری شناسایی (ثبت) کنند. مثلا اگر زمین را برای احداث کارخانه تحصیل کرده‌اند، به عنوان دارایی ثابت مشهود شناسایی (ثبت) کنند؛ یا اگر آنرا به قصد اجاره به دیگران یا افزایش ارزش تحصیل کرده‌اند، به عنوان سرمایه‌گذاری در املاک شناسایی (ثبت) کنند؛ یا اگر در شرکتهای ساختمانی آنرا به قصد احداث ساختمان (برای فروش) تحصیل کرده‌اند، به عنوان موجودی کالا شناسایی (ثبت) کنند.


این ویژگی استانداردهای حسابداری (یعنی مبتنی بر اصول بودن) برای واحدهای تجاری آزادی عمل و انعطاف‌پذیری ایجاد می‌کند. ولی استانداردهای حسابداری از حسابداران انتظار دارد که روح استانداردها را درک کنند، نه اینکه صرفا متن آنها را اجرا کنند. یعنی حسابداران در موقعیت‌هایی که چند گزینه وجود دارد، یا ابهام در اندازه‌گیری و ارائه اقلام دیده می‌شود، باید با تکیه بر دانش، تجربه و درک حرفه‌ای خود از استانداردهای حسابداری و محتوای اقتصادی رویدادهای مالی تصمیم بگیرند که بکارگیری کدام رویه حسابداری به ارائه منصفانه صورتهای مالی منجر می‌شود.


زمینه‌های اصلی نیازمند قضاوت حرفه‌ای
برخی افراد گمان میکنند دامنه اِعمال قضاوت حرفه‌ای توسط مدیران واحدهای تجاری انگشت‌شمار و صرفا محدود به تصمیم‌گیری درباره موضوعاتی خاص است. این تصور کاملا غلط است. زیرا قضاوت حرفه‌ای در واقع ستون فقرات، تار و پود، و حتی اتمسفر گزارشگری مالی است. مدیران واحدهای تجاری از تعیین سطح اهمیت در ارائه صورتهای مالی، تا انتخاب رویه‌های حسابداری، تا نحوه بکارگیری رویه‌های حسابداری، تا انجام برآوردهای حسابداری، تا نحوه ارائه اقلام در صورتهای مالی، و حتی تعیین سطح افشای کافی در صورتهای مالی، مدام در حال اِعمال قضاوت حرفه‌ای هستند. تا بدان جا که صورتهای مالی هر واحد تجاری را میتوان محصول قضاوت حرفه‌ای مدیران آن واحد تجاری در چارچوب اصول مقرر در استانداردهای حسابداری و شواهد موجود دانست.

از جمله مهمترین مصادیق اِعمال قضاوت حرفه‌ای توسط مدیران واحدهای تجاری در فرایند حسابداری و تهیه صورتهای مالی میتوان به این موارد اشاره کرد:

شناسایی و اندازه‌گیری اقلام صورتهای مالی: مثلاً قضاوت درباره اینکه آیا درآمد طبق استاندارد حسابداری 43 تحقق یافته است یا نه؟ یا اینکه آیا یک قلم سرمایه‌گذاری طبق استاندارد حسابداری 15 باید به عنوان بلندمدت شناسایی شود یا کوتاه‌مدت؟

تخمین‌ها و برآوردهای حسابداری: مانند برآورد عمر مفید دارایی‌ها، برآورد مبلغ استهلاک‌پذیر دارایی‌های ثابت مشهود، یا برآورد ذخیره کاهش ارزش حسابهای دریافتنی.

ارائه و افشا: تصمیم درباره اینکه کدام اقلام باید به صورت جداگانه در صورت‌های مالی نمایش داده شوند و کدام اقلام می‌توانند تجمیع شوند.

تفسیر مفاهیم مبهم در استانداردها: برای مثال تشخیص اینکه آیا یک قرارداد اجاره طبق استاندارد حسابداری 21 اجاره عملیاتی است؟ یا «اجاره سرمایه‌ای؟


مثالی ساده از قضاوت حرفه‌ای
فرض کنید یک شرکت مالک یک دستگاه ساختمان است، که از آن برای تولید استفاده می‌کند. طی دوره گزارشگری جاری بخشی از این ساختمان به دیگران اجاره داده شده است. طبق استانداردهای حسابداری، مدیران واحد تجاری (به کمک حسابداران) باید تصمیم بگیرند آیا این دارایی باید به‌عنوان دارایی ثابت مشهود طبقه‌بندی شود؟ یا سرمایه‌گذاری در املاک؟

در چنین مواردی، طبق استاندارد بین‌المللی حسابداری 40 سرمایه‌گذاری در املاک (IAS 40) مدیران واحد تجاری باید بررسی کنند که آیا این دو بخش را می‌توان جدا از هم فروخت؟ یا به‌طور مستقل اجاره داد؟ یا نه.

🔸 حالت اول: اگر بخش‌ها قابل تفکیک باشند: در این حالت، بخش اجاره‌ای به عنوان سرمایه‌گذاری در املاک (Investment Property) و بخش مورد استفاده توسط شرکت به عنوان دارایی ثابت مشهود شناسایی می‌شود.

📘 مبلغ دفتری ساختمان نیز باید بر اساس ارزش نسبی این دو بخش بین دو طبقه داراییهای ثابت مشهود و سرمایه‌گذاری در املاک تخصیص داده شود. روش معمول این است که از ارزش منصفانه بخش‌ها یا متراژ مفید آنها به عنوان مبنای تخصیص استفاده شود. مثلاً اگر 60٪ از مساحت ساختمان برای اجاره است و 40٪ برای استفاده شرکت، و ارزش هر مترمربع آن مشابه است؛ 60٪ مبلغ دفتری به "سرمایه‌گذاری در املاک" و 40٪ باقیمانده به "دارایی ثابت مشهود" تخصیص می‌یابد

🔸 حالت دوم: اگر بخش‌ها قابل تفکیک نباشند: یعنی اگر نتوان بخش‌ها را جداگانه فروخت یا اجاره داد (مثلاً استفاده‌ها در هم تنیده‌اند یا ورودی و خدمات مشترک داشته باشند)، چنانچه بخش مورد استفاده توسط شرکت جزئی و ناچیز باشد، کل ساختمان باید به عنوان "سرمایه‌گذاری در املاک" طبقه‌بندی شود. و اگر بخش مورد استفاده شرکت قابل توجه باشد، کل ساختمان باید به عنوان "دارایی ثابت مشهود" طبقه‌بندی شود. در چنین مواردی، هیچ قاعده عددی وجود ندارد. بلکه مدیران واحد تجاری (به کمک حسابداران) باید بر اساس هدف استفاده، شواهد، و محتوای اقتصادی قضاوت کند.

اهمیت شفافیت در قضاوت
استانداردهای حسابداری تأکید دارند که قضاوت‌های حرفه‌ای مهم باید در یادداشت‌های توضیحی صورت‌های مالی افشا شود. این افشا به استفاده‌کنندگان صورتهای مالی کمک می‌کند تا بفهمند چرا مدیریت شرکت این تصمیمات مشخص را اتخاذ کرده، و این تصمیمات چگونه بر وضعیت مالی و عملکرد مالی تأثیر گذاشته است.

جمع‌بندی
قضاوت حرفه‌ای قلب تپنده‌ی گزارشگری مالی بر مبنای استانداردهای حسابداری است؛ و اجرای درست آن نیازمند دانش عمیق از استانداردها، درک درست از شرایط اقتصادی، و تعهد به اصول اخلاق حرفه‌ای است. زیرا اگرچه قضاوت حرفه‌ای به مدیران واحدهای تجاری آزادی عمل و انعطاف‌پذیری در تصمیمات می‌دهد، ولی این آزادی و انعطاف‌پذیری همراه با مسئولیتی سنگین برای اطمینان از صداقت، بی‌طرفی و شفافیت در گزارشگری مالی است.