داستانهای آموزشی حسابداری
شروع ماجراجویی مینا در دنیای حرفهای حسابداری
مینا با هیجان و کمی اضطراب، ولی با چهرهای مصمم، از آسانسور پیاده شد؛ و به سمت در ورودی واحد مالی شرکت پیمانکاری ارمیانساز رفت. اولین روز کاریش در این شرکت بود. البته دو سال آخر دوره لیسانس هم بطور دانشجویی و پارهوقت در یک موسسه حسابرسی کار کرده بود. ولی الان که درسش تمام شده بود، میخواست تواناییهای خود را بطور جدی در عمل محک بزند... (برای خواندن ادامه داستان بر روی تصویر بالا کلیک کنید)