اصل کلی و استثناء
طبق این استاندارد، واحدهای تجاری اگه برای تحصیل یک دارایی متحمل مخارج تامین مالی بشن؛ اون مخارج رو نباید در بهای تمامشده دارایی منظور کنن، بلکه باید به عنوان هزینه دوره (هزینه مالی) شناسایی کنن (اصل کلی)؛ بهجز اون بخش از مخارج تأمین مالی كه مستقیماً قابلانتساب به تحصیل یه دارایی واجد شرایطه (استثناء).
اینجا دو تا قید بسیار بسیار مهم وجود داره:
اول اینکه؛ لزوما همه مخارج تامین مالی رو نمیتونیم به بهای تمامشده دارایی واجد شرایط منظور کنیم. بلکه فقط اون بخش از مخارج تامین مالی باید به بهای تمامشده منظور بشه که مستقیماً قابلانتساب به تحصیل اون دارایی واجد شرایط باشه. طبق استاندارد، اون بخش از مخارج تأمین مالی مستقیماً قابل انتساب به تحصیل دارایی واجد شرایطه، كه اگه اون دارایی رو تحصیل نمیکردیم، اون مخارج رو هم متحمل نمیشدیم.
و دوم اینکه؛ ما فقط درباره داراییهای واجد شرایط* باید اون بخش از مخارج تامین مالی رو به بهای تمامشده منظور کنیم. یعنی، درباره سایر داراییها اصل کلی استاندارد حکمفرماست (یعنی باید مخارج تامین مالی تحملشده برای تحصیل سایر داراییها رو به هزینه دوره منظور کنیم).
البته الزامات استاندارد حسابداری 13 محدود به این دوتا الزام اصلی نیست. بلکه شامل الزامات تشخیص اجزای مخارج تامین مالی، نحوه تخصیص اونها، کسورات مخارج، زمان شروع و زمان توقف احتساب مخارج در بهای تمامشده، نحوه برخورد با مازاد مبلغ دفتری نسبت به مبلغ بازیافتنی دارایی واجد شرایط، و الزامات افشا هم میشه.
کدوم داراییها از نظر استاندارد حسابداری 13 دارایی واجد شرایط هستند؟
از نظر استاندارد حسابداری 13، دارایی واجد شرایط یک دارایی كه آمادهسازی اون برای استفاده مورد انتظار یا فروش الزاماً مدت زمان زیادی طول بکشه.
مثلا، موجودیهایی كه رسوندن اونها به وضعیت قابل فروش مستلزم صرف دوره زمانی قابل ملاحظه باشه. یا، ماشینآلات تولیدی، تأسیسات تولید نیرو، و ساختمانها هم میتونن نمونههایی از دارایی واجد شرایط باشند.
سایر سرمایهگذاریها و موجودیهایی كه مرتباً یا به روشهای دیگه به مقادیر زیاد و بطور مستمر در كوتاهمدت تولید میشن، دارایی واجد شرایط نیستند. و مسلماً، داراییهایی كه در زمان تحصیل برای استفاده مورد نظر یا فروش آماده هستند هم دارایی واجد شرایط تلقی نمیشن.
یه نکته مهم درباره استاندارد حسابداری 13
درباره این استاندارد هم تا دلتون بخواد نکات ظریف و بااهمیتی وجود داره. ولی نکته مهمی که به نظرم رسید اینجا بهش اشاره کنم اینه که، طبق بند 16 استاندارد:
اگه مبلغ دفتری یا بهای تمامشده نهایی مورد انتظار دارایی واجد شرایط [بعد از احتساب مخارج تامین مالی] بیشتر از مبلغ بازیافتنی اون دارایی بشه؛ حتما باید مبلغ دفتری اون دارایی رو تا حد مبلغ بازیافتنیش کاهش بدیم.
یعنی اینجوری نیست که ما بطور نامحدود بتونیم همه مخارج تامین مالی مستقیم رو به بهای تمامشده دارایی واجد شرایط منظور کنیم. سقفِ احتساب این مخارج در بهای تمامشده دارایی واجد شرایط «مبلغ بازیافتنی» اون داراییه.
به عبارت دیگه، درسته که ما در رعایت الزامات استاندارد حسابداری 13 اون بخش از مخارج تأمین مالی كه مستقیماً قابلانتساب به تحصیل دارایی واجد شرایطه رو باید به بهای تمامشدهاش منظور کنیم؛ ولی در نهایت حتما باید چک کنیم که بهای تمامشده اون دارایی بیشتر از مبلغ بازیافتنیش نشه. (تعریف مبلغ بازیافتنی)
ما برای اندازهگیری مبلغ بازیافتنی هر دارایی، باید ارزش اقتصادی اون دارایی رو برای واحد تجاری خودمون اندازهگیری کنیم؛ خالص ارزش فروش اون دارایی رو هم برآورد کنیم؛ بعد بببینیم کدوم یکی از این دو تا مبلغ بیشتره، اون مبلغ میشه مبلغ بازیافتنی اون دارایی. و طبق الزامات استاندارد حسابداری 13، بهای تمامشده دارایی واجد شرایط بعد از احتساب مخارج تامین مالی نباید از این مبلغ بیشتر بشه.
دیدگاه خود را بنویسید