طبق استانداردهای حسابداری (منظور حسابداری مالی است)، مشخصاً استاندارد حسابداری 8 حسابداری موجودی مواد و کالا (ایران) و IAS2 (استاندارد بینالمللی حسابداری 2)، واحدهای تجاری از هر نوع که باشند (خدماتی، بازرگانی، تولیدی) ملزم هستند، موجودی مواد و کالای خود را به اقلّ بهای تمامشده و خالص ارزش فروش اندازهگیری و در صورتهای مالی شناسایی کنند (از استثنائات این الزام میگذریم).
علاوهبراین، همه واحدهای تجاری، حتی آنهایی که در تهیه صورت سود و زیان خود از طبقهبندی هزینهها بر مبنای ماهیت استفاده میکنند، ملزم هستند مبلغ دقیق و جزئیات بهای تمامشده موجودیهای فروشرفته طی دوره را در صورتهای مالی خود افشا کنند (بند 52.ب استاندارد8).
بنابراین، هدف اصلی آن زمینه تخصصی که ما در ایران با عنوان حسابداری صنعتی میشناسیم، محاسبه بهای تمامشده (Cost) موجودیهای واحدهای تجاری است. البته این الزام، با افشای مبلغ جمع کل موجودیها رعایت نمیشود! چون واحدهای تجاری طبق استاندارد8 ملزم هستند مبلغ موجودی مواد و کالا (ارائهشده در صورت وضعیت مالی) را در یادداشتهای توضیحی، متناسب با ماهیت فعالیت خود طبقهبندی کنند؛ و مبلغ هر یك از گروههای عمده موجودیها شامل موارد زیر و تغییرات آنها از یك دوره به دوره دیگر را نیز افشا کنند:
- مواد اولیه
- كار در جریـان پیشرفت (شامل كـالای در جریـان ساخت و كارهای خدماتی در جریان تكمیل)
- كالای ساختهشده و كالای خریداریشده برای فروش
- مواد و کالای در راه (در شناخت این موجودیها، مقطع زمانی انتقال مالكیت باید ملاك عمل باشد)
- سایر اقلام مصرفی (از قبیل قطعات و لوازم یدكی ماشینآلات ، ملزومات و مواد غیرمستقیم)
- اقلامی كه به طور معمول و با توجه به شرایط ایجادشده به منظور فروش نگهداری میشود (از قبیل ضایعات تولید، داراییهای ثابت بركنارشده و اقلام اسقاطی)
در برآورده کردن الزامات افشای فوق، اصلیترین چالش حسابداران بهویژه در واحدهای تولیدی و خدماتی، عبارتست از:
تخصیص بهای انباشتشده در مخازن بها (مواد اولیه، دستمزد، سربار ساخت) بین کالای ساختهشده (یا خدمات تکمیلشده) و كـالای در جریـان ساخت (یا خدمات در جریان تكمیل) است
که بسته به ماهیت واحد تجاری و نوع فعالیت آن، ناگزیر به استفاده از یکی از سیستمهای بهایابی سفارش کار (سیستم بهایابی متفاوت) یا بهایابی مرحلهای (سیستم بهایابی یکسان) هستند.
بنابراین، با اطمینان خاطر میتوان گفت:
هدف اصلی آن زمینه تخصصی که ما در ایران با عنوان حسابداری صنعتی میشناسیم، اندازهگیری منصفانهترین تقریب ممکن از بهای تمامشده طبقات عمده موجودیها و بهای تمامشده موجودیهای فروشرفته (طی دوره) واحد تجاری با رعایت الزامات استانداردهای حسابداری مالی بهمنظور گزارشگری مالی برونسازمانی (تهیه صورتهای مالی) است.
البته باید توجه داشت، از آنجا که اطلاعات بهای تمامشده طبقات عمده موجودی مواد و کالا و بهای تمامشده موجودیهای فروشرفته طی دوره جزو کلیدیترین اطلاعات مورد نیاز مدیران واحدهای تجاری برای تصمیمگیریهای درونسازمانی نیز بهشمار میآید، آن زمینه تخصصی که ما در ایران با عنوان حسابداری صنعتی میشناسیم، فصل مشترک دو زمینه تخصصی حسابداری مالی و حسابداری مدیریت نیز بهشمار میآید. ولی از آنجا که در حسابداری مدیریت مقیّد به رعایت استانداردهای حسابداری مالی نیستیم، ابزارهای بهایابی (Costing) حسابداری مدیریت در مقایسه با ابزارهای بهایابی حسابداری مالی و حسابداری صنعتی توسعه بیشتری پیدا کردهاند، و توسعه مفاهیم مدرنی همچون بهایابی بر مبنای فعالیت (ABC)، بهایابی بر مبنای هدف، ... دستاوردِ چابکی بیشتر حسابداری مدیریت (لاقید به استانداردها) نسبت به حسابداری مالی (مقیّد به استانداردها) است.
با توجه به مراتب فوق، بیتردید عنوان دقیق، درست و کامل آن زمینه تخصصی که ما در ایران با عنوان حسابداری صنعتی میشناسیم، حسابداری بها (Cost Accounting) است. همچنین، با توجه به اینکه در حسابداری بها به مباحث دیگری علاوه بر سیستمهای بهایابی (سفارش کار و مرحلهای) نیز پرداخته میشود (از جمله، ثبتهای حسابداری بها و مباحث مشترک با حسابداری مدیریت)، بنابراین، عنوان حسابداری بها (Cost Accounting) نسبت به عنوان بهایابی (Costing) (که در سالهای اخیر در دانشگاهها برای نامیدن دروس دانشگاهی مرتبط با حسابداری بها بکار میرود) دقیقتر و کاملتر است.
دیدگاه خود را بنویسید