محسن قاسمی

دانلود نسخه صفحه‌آرایی‌شده یادداشت (مناسب تکثیر کاغذی)

دانلود نسخه مناسب انتشار در شبکه‌های اجتماعی (16*9)

فردا مجمع انجمن است. پیش از همه چیز، از بابت اینکه بالاخره بعد از دوسال موفق به دیدار دوستان و برگزاری یک گردهمایی حرفه‌ای به‌صورت حضوری میشویم؛ عمیقاً خوشحالم. امیدوارم حضور پرشور اعضاء نیز بر این خوشحالی بیفزاید و شاهد برگزاری یکی از خاطره‌انگیزترین مجامع سالانه‌ی انجمن باشیم.

حدود هفت، هشت سال پیش، قبل از نماینده‌ی ترشروی فعلی، خانم بسیار محترم و باسوادی برای نظارت معمول بر روند برگزاری مجامع انجمن میامد. یکبار در خاتمه‌ی مجمع که او را مشایعت میکردم، گفت: «شما حسابدارا خیلی آروم و مؤدبید! بیشتر مجامعی که من میرم، با جنگ و دعوا برگزار میشه!» آنروز من از شنیدن این تعریف خیلی خوشم آمد، و خوشحال شدم که از نظر یک ناظر بیرونی چنین برداشت درست و دقیقی(!) از ما حسابداران ادراک شده است. ولی الان که خوب فکر می‌کنم، میبینم از قضا ظاهراً ایراد کار ما حسابداران، یا دستکم اعضای محجوب انجمن، در همینجاست. مگر قرار است ما به مجلس خواستگاری برویم که اینقدر نگران ادراک دیگران از میزان آرامش و ادب و شخصیتمان هستیم؟! اصلاً مجمع بدون دعوا و جنگ و جدل چه خاصیتی دارد؟ هیچ! 

شخصا دلم لک زده است برای حضور در مجامعی که هر کسی هر چه دل تنگش میخواهد میگوید. اصلاً در همین جنگ و جدلها و تضارب آراء است که امید به اصلاح امور در دل آدم زنده میشود. چیزی که در مجامع انجمن، مخصوصا در سالهای اخیر، کمتر شاهد آن بوده‌ایم. چون تعداد قابل توجهی از اعضای حاضر در مجامع که به الزام مدیران موسسه‌ی حسابرسی محل کارشان میامدند، و بی هیچ دغدغه و خواسته‌ای، فقط میخواستند به سه نفر اعلامی از طرف مدیرشان رأی بدهند و بروند. بعضی‌هایشان هم که قربانشان بروم! حتی حوصله‌ی همان یکساعت ماندن در سالن برگزاری مجمع را هم نداشتند؛ و همین که لیست حضار را امضاء میکردند و برگ احراز عضویتشان را میگرفتند، آنرا با همان دستشان به دوست یا همکارشان میدادند و دوان دوان محل را ترک میکردند که مبادا بیشتر از آن وقتشان تلف شود!! دوست یا همکارشان هم در زمان رأیگیری به نیابت از آنان دسته‌ی برگ‌های احراز عضویت را تحویل کارمندان انجمن میداد و معادل تعدادشان برگ‌های رأی میگرفت و یک گوشه‌ای مینشست و مثل جریمه‌نوشتن زمان مدرسه، تندتند و بدخطّ، نام آن سه نفر را مینوشت و از شکاف صندوق آراء فرومیکرد داخل! تعداد قابل توجهی از دیگر حاضران هم که به میل خود آمده بودند، عمدتاً یا درگیر رودربایستی با مسئولان انجمن بودند؛ یا نگرانِ لب‌پَر شدن همان ادراک دیگران از میزان ادب و وقارشان! 

بی‌ادبی من را ببخشید؛ ولی رودربایستی بدکوفتیست! مثلا، یکبار بعد از حدود یکسال و اندی مباحثه در شورای عالی انجمن که پس از سالها انفعال (در برابر نمایندگان دانشگاه صنعت نفت) منتج به یک مصوبه‌ی آبرومندانه و قابل دفاع شده بود، بهمراه رئیس به جلسه‌ی سالانه‌ی هیئت امناء PACT رفتیم که آنجا مصوبه‌ی شورای عالی را اعمال کنیم. ولی حین برگزاری جلسه، در اثر رودربایستی رئیس با نماینده‌ی انجمن در شورای مدیریت PACT چیز دیگری تصویب شد که صد و هشتاد درجه برعکس مصوبه‌ی شورای عالی بود! (نماینده‌ی انجمن غلط تایپی نیست. یک غلط مزمن تصمیم‌گیری است که امیدوارم در آینده‌ی نزدیک توسط اعضای شجاع و متعهدی که بالاخره روزی به عضویت در شورای عالی درخواهند آمد، علاج شود) البته بعد از آنروز کذایی، اعضای شورای عالی انجمن هم که از ماوقع مطلع شدند، در رودربایستی با رئیس چیزی نگفتند!! خلاصه منفی در منفی، مثبت؛ و ختم به خیر شد!! والله حق دارید اگر باور نکنید. ولی از این ماجراهای کُمِدی تا دلتان بخواهد در روند اداره‌ی این انجمن مظلوم داشته‌ایم؛ که اگر عمری باشد، آنهایی را که مطلعم به جزئیات مرقوم خواهم کرد.

البته انصافاً هر سال، چند نفری پیدا می‌شوند که یکی دو سوال درست و حسابی میپرسند. ولی متاسفانه تعدادشان سال به سال بیشتر آب میرود. یکی از همین سالها که دیگر برایمان خاطره شده است، زمانی که از شبکه‌های اجتماعی جورواجور امروزی خبری نبود، یکی از عزیزان عضو انجمن، حتی سوالاتش را مکتوب و تکثیر کرده بود و در بدو ورود هر یک از اعضاء به مجمع یک نسخه را تحویلشان میداد. در همان مجمع، یکی دیگر از اعضاء که به عنوان ناظر هیئت رئیسه انتخاب شده بود، بدون هیچ رودربایستی، صاحبان امضای مجاز نُه سال قبل انجمن را که همچنان چکها و اسناد تعهدآور را امضاء میکردند خطاب قرار داد که در امور انجمن فضولی کرده‌اند! و چیزی نمانده بود که ادب و وقارمان جلوی خانم نماینده به باد برود!  که ایکاش به باد میرفت ولی انجمن بسامان میشد؛ و حداقل هشت سال از امروز جلوتر بودیم!

عزیزان عضو انجمن!

همانطور که در یادداشت چند روز پیش (اینجا: shortl.ir/1028) هم عرض کردم، و اینجا نیز مجدداً تاکید میکنم، در سلسله‌مراتب راهبری انجمن، شما گرانمایگان (اعضا) در رأس هرمِ قدرت و در عالی‌ترین رُکن راهبری و سیاستگذاری این نهاد قرار دارید. اعضای شورای عالی انجمن که به نمایندگی از شما عهده‌دار مسئولیت اداره‌ی انجمن شده‌اند، مکلفند در طول دوران مسئولیت خود همه‌ی تواناییشان را برای اعمال خواسته‌های شما عزیزان در چارچوب اهداف، اساسنامه و ضوابط انجمن بکار بندند. اعضای شورای عالی باید به طور سالانه در جایگاه حسابدهی به شما عزیزان قرار گیرند و مشروحاً اظهار کنند که در راستای ایفای مسئولیتی که شما بر عهده‌ی آنان سپرده‌اید چه اقداماتی انجام داده‌اند. 

در مجامع سالانه‌ی انجمن، که علی‌الاصول روز حساب‌کِشی اعضاء و حسابدهی شوراست، یکایک اعضای هیئت رئیسه‌ی مجمع باید در همان جلسه و با اخذ رأی شفاف از بین اعضایی برگزیده شوند که روحیه‌ی پرسشگری و حساب‌کِشی دارند؛ و قطعاً خودشان نباید در هیچیک از بخشهای انجمن و زیرمجموعه‌های آن مسئولیت اجرایی داشته باشند. حتی اگر منع اساسنامه‌ای هم وجود نداشته باشد، قطعاً منع عقلی وجود دارد که رئیس هیئت رئیسه‌ی مجمع خودش نماینده‌ی شورای عالی در مرکز آموزش انجمن باشد! و حین برگزاری مجمع، در مقام یکی از مسئولان اجرایی انجمن مدام درصدد پاسخگویی و دفاع از عملکرد گذشته شورای عالی و مرکز آموزش برآید!! این چه معرکه‌ی مضحکی بود که در چند سال گذشته بر پا میشد، و هیچ صدای اعتراضی هم بلند نمیشد؟!

اعضای گرانمایه‌ی انجمن!

حضور شما عزیزان در مجامع عمومی سالانه‌ی انجمن دو کارکرد مشخص و حیاتی دارد. نخست، حساب‌کِشی از عملکرد گذشته نمایندگانتان (و برپایی روزِحساب)؛ و دوم، برگزیدن نمایندگان باصلاحیت (که در یادداشت قبلی مفصلاً درباره‌ی آن عرض کردم). من به عنوان فردیکه طی هشت سال گذشته (بواسطه‌ی جایگاه کارمندی در دبیرخانه‌ی انجمن) از نزدیک و به طور روزمره مطلع از امور انجمن بوده‌ام، بر این باورم که علاوه بر محدودیتهای برون‌سازمانی (که خارج از حیطه‌ی تاثیرگذاری ماست) عامل درونی بسیاری از ناکامی‌ها در تحقق اهداف عالیه‌ی انجمن طی سالهای اخیر که طبعاً منجر به نارضایتی بخش قابل ملاحظه‌ای از اعضاء شده، دو مورد کلیدی زیر بوده است:

  • یک) راهبرد نادرست شورای عالی در استفاده از منابع در اختیار انجمن
  • دو) عدم تطابق اهداف، منافع، و خواسته‌های اکثریت اعضای شورای با ترکیب شغلی اعضای انجمن

از این رو، دو محور اصلی زیر از سوی شورای عالی فعلی انجمن نیاز به توضیح شفاف و روشنگری دارد:

یک) نحوه‌ی اداره‌ی منافع انجمن در مرکز آموزش حسابداران خبره (PACT)

در این فضایی که همگی در رودربایستی یکدیگریم!! نگارنده برای نخستین‌بار در تاریخ انجمن به‌طور مشروح و مکتوب به رابطه‌ی غیرعادی و عجیب انجمن و PACT پرداخت. برای پرهیز از اطاله‌ی کلام، موارد مفصل پیشگفته در اینجا تکرار نمیشود. ولی علاقه‌مندان برای اطلاع از جزئیات موضوع می‌توانند به کتاب «انجمن حسابداران خبره‌ی ایران در آخرین دهه‌ی قرن» (در این پیوند: shortl.ir/iica) (صفحات 136 تا 149) مراجعه فرمایند. آنچه در این ارتباط به‌طور مشخص به عملکرد شورای عالی فعلی مربوط میشود، و نیاز به پاسخگویی شفاف دارد، سه پرسش کلیدی زیر است:

1. شما بزرگواران که خود بدواً از منتقدان تند و تیز عملکرد اعضای پیشین شورای عالی به دلیل مماشات و قصور در این رابطه بودید و بارها و بارها در جلسات شورای عالی اقدامات آنان در به بار آوردن این وضع اسفناک را به ریشخند میگرفتید (که الحق والانصاف لایق ریشخند هم هستند)، چرا نتیجه‌ی یک سال و اندی مباحثات آتشین خود را که منتهی به یک مصوبه‌ی لازم‌الاجراء به امضای خودتان شده بود، فدای رودربایستی عجیب رئیس با نماینده‌ی خودتان در شورای مدیریت PACT کردید؟! مگر مصوب نکرده بودید که انجمن با درخواست شورای مدیریت PACT برای کاهش سرمایه (بمنظور رفع مشکل قانونی دانشگاه صنعت نفت!) مخالفت کند؟ در همان جلسه‌ی کذایی هیئت امنای PACT که رئیس در رودربایستی با نماینده‌ی انجمن تن به این تصمیم عجیب داد؛ نمایندگان دانشگاه نفت مگر قول ندادند که در آینده رویه‌ی خود را در ارتباط با انجمن اصلاح کنند و دست از پایمال کردن منافع انجمن بردارند. آیا چنین شد؟! قطعاً نشده است! چرا که اگر شده بود، انجمن (که خود مالک 51% از بزرگترین مرکز آموزش حسابداری و مالی ایران است) برای تامین هزینه‌های روزمره‌اش طی ماههای اخیر همه‌ی توان و ظرفیت و هستی (ماهیت) و اعتبار خود را فدای برگزاری دوره‌های آموزشی نمی‌کرد؛ و این قدیمی‌ترین انجمن حسابداران حرفه‌ای ایران را ظرف چند ماه به شکل یک آموزشگاه درنمیاورد! این اقدامات ناصواب طی ماههای اخیر آنچنان عجولانه اتخاذ شده‌اند که حتی فراموش کرده‌اید که هیچ انجمن حرفه‌ای در جهان، خودش برای اعطای گواهینامه‌ی حرفه‌ای خود اقدام به برگزاری دوره‌ی آموزشی نمیکند!!!!!! توصیه‌ی دوستانه و مؤکد من به شما و اعضای آینده‌ی شورای عالی اینست که هر چه زودتر این خطای تاریخی را رفع و رجوع کنید و در اولین فرصت برگزاری کلاسهای آموزشی «مدیر مالی خبره» و «مدیر ریسک خبره» توسط انجمن را ملغی فرمایید و آن را با شرایطی که در بندهای 11 تا 16 «آیین ‎نامه‌ی چگونگی احراز شرایط عضویت خبره» مقرر شده است به مراکز آموزش حرفه‌ای بسپارید.

2. شفاف بفرمایید که آیا هر سه نماینده‌ی انجمن در شورای مدیریت PACT مجریان بی چون و چرای مصوبات و تصمیمات شما (به عنوان نمایندگان اعضاء انجمن) هستند؟ اگر پاسخ مثبت است، پس ایراد کار از تصمیمات شماست، و شما مسئول اصلی وضع اسفناک موجود هستید. ولی اگر پاسخ منفی است، بفرمایید کدامین قدرت و نیروی ماورایی باعث شده است که نتوانید اعضایی را به نمایندگی از خود در شورای مدیریت PACT منصوب کنید که نظرات و دیدگاههای شخصی خود را بر منافع انجمن و اعضای انجمن مقدم ندانند؟ چرا نماینده‌ی انجمن در شورای مدیریت PACT از تمام اعتبار و آبروی خود برای ایستادن در برابر خواسته‌ی شورای عالی انجمن خرج میکند و حتی تا گرفتن امضا از وزیر این مملکت پیش میرود که آنچه شما مصوب کردید، انجام نشود؟!! این چه نماینده‌ایست که تیغش در برابر انجمن از صد دشمن بُرّان‌تر است؟!! (این ماجرای تأسف‌بار را در اولین فرصت به‌طور مشروح مکتوب و به‌طور عمومی منتشر خواهم کرد)

3. شفاف بفرمایید که آیا انجمن بر PACT کنترل دارد؟ اگر پاسخ مثبت است؛ که هزار و یک پرسش دیگر از این نابسامانی در ذهن ما ایجاد میشود. ولی هر ناظر بی‌طرف و معقولی که شاهد رابطه‌ی انجمن و PACT باشد و یکبار در عمرش اساسنامه‌ی PACT را خوانده باشد قطعاً تصدیق میکند که انجمن فاقد کنترل بر PACT است (چرایی آنرا در همان کتاب پیشگفته کاملا تشریح کرده‌ام). پس چرا چندین سال پی در پی است که با تهیه‌ی صورتهای مالی تلفیقی برای گروه کذایی انجمن اذهان همه‌ی اعضاء و ناظران بیرونی را گمراه کرده‌اید؟ اگر بفرمایید گذشتگان بنای این کار غلط را گذاشته‌اند؛من هم فرمایش شما را تصدیق میکنم! ولی شما چرا بر همان سبیل خطا رفتید؟! بازرس انجمن که از حسابداران رسمی فرهیخته و خوشنام است، چطور در تمام این سالها کوچکترین اشاره‌ای به این موضوع نکرده است؟! والله رابطه‌ی مالکیتی انجمن و PACT آنقدر واضح است که به عنوان یک اُفته (Case Study) در کلاسهای آموزشی دانشگاهها و مراکز آموزش حرفه‌ای قابلیت آموزش دارد. مالکی (انجمن) که برغم داشتن 51% مالکیت سرمایه‌پذیر (PACT)، مع‌الوصف بدلیل تعبیه‌ی حقوق ممتازه برای مالک 49% (دانشگاه صنعت نفت) در اساسنامه‌ی سرمایه‌پذیر، فاقد حق کنترل بر سرمایه‌پذیر است؛ ولی در سرتاسر سالهای گذشته با تهیه‌ی و انتشار صورتهای مالی تلفیقی (حسابرسی‌شده!) موجبات گمراهی جملگی استفاده‌کنندگان این صورتهای مالی را فراهم آورده است.


دو) اقدامات انجام‌شده در راستای تأمین خواسته‌های حرفه‌ای همه‌ی گروههای شغلی اعضاء

همانطور که در یادداشت قبلی نیز عرض کردم، قریب به هفتاد درصد از اعضای انجمن را عزیزان غیرحسابرس تشکیل میدهند. در این ارتباط:

1. شفاف بفرمایید که آیا شما خود را نماینده‌ی موسسات حسابرسی بزرگ فعال در بخش خصوصی کشور میدانید؟ (چون خروجی سازماندهی انتخاباتی آن عزیزان طی سالهای اخیر هستید) اگر پاسخ مثبت است که پرسش دیگری ندارم. فقط لطفاً با شهامت این را در مجمع به اطلاع عمومی آن هفتاد درصد دیگر اعضاء برسانید که انتظار بیهوده از شما نداشته باشند؛ و تدبیر دیگری کنند.

2. اگر پاسختان به پرسش بالا منفی است و بر این باورید که برغم انتخاب‌شدن توسط عزیزان حسابرس، خود را نماینده‌ی آن هفتاد درصد غیرحسابرس هم میدانید، لطفاً شفاف و با شهامت به طور عمومی اعلام کنید نظرتان درباره‌ی موسسات خدمات حسابداری و مالی فعال در سرتاسر کشور چیست؟ نگارنده که شرم دارد آنچه از زبان برخی از شما در جلسات شورای عالی شنیده است را اینجا بازگو کند. ولی عملکرد شما طی دو سال گذشته در مواجهه با «آیین‌نامه چگونگی معرفی اشخاص حقوقی تشکیل‌شده توسط اعضای خبره» که خودتان (البته در کمال اکراه و بی‌میلی) در جلسه‌ی مورخ 25 فروردین 1398 مصوب کردید کاملا گویاست. ریشه‌ی این مقاومت مصرّانه‌ای که در برابر معرفی موسسات خدمات حسابداری و مالی توسط انجمن از خود نشان میدهید در کجاست؟ بالا غیرتاً آیا خودتان آشکارتر از این مصداق اظهر من الشمس تعارض منافع در جایی سراغ دارید؟

3. شفاف و بدور از کلی‌گوییهای همیشگی بفرمایید برنامه‌ی راهبردی شما در ارتباط با توسعه‌ی سایر خدمات حرفه‌ای حسابداران (بجز خدمات اطمینان‌بخشی (حسابرسی)) چیست؟ ریشه‌ی بی‌تفاوتی و بی‌عملی شما به زمینه‌ی حرفه‌ای «حسابداری مدیریت» در کجاست؟ چرا برغم عدم برگزاری آزمونهای «حسابدار مدیریت خبره (CMA)» و «گواهینامه‌ی خدمات مالیاتی مشاغل» (که سالها برای طراحی و ترویج آنها وقت گذاشته شده است) به دنبال طراحی دو دوره‌ی آموزشی «مدیر مالی خبره (CFO)» و «مدیر ریسک خبره (CRM)» رفته‌اید؟ («دوره‌ی آموزشی» اشتباه سهوی نیست. چون نگارنده بر این باورست، وقتی انجمن خودش مجری برگزاری این دوره‌های آموزشی است، دیگر ماهیتاً نمیتوان آنها را «گواهینامه‌ی حرفه‌ای» دانست.)


مخلص کلام!

سخن را کوتاه میکنم؛ چرا که تا همینجا نیز پرگویی کرده‌ام و احتمالاً از حوصله‌ی بسیاری از عزیزان خارج بوده است. مخلص کلام اینکه، اعضای گرانمایه‌ی انجمن حق دارند در مجامع عمومی سالانه درباره‌ی یکایک اقدامات کرده و ناکرده‌ی شورای عالی طی یکسال گذشته حساب‌کِشی کنند، و شورای عالی در مقام هیئت‌مدیره‌ی انجمن (Board) مکلف است شفاف و با گشاده‌رویی به یکایک پرسشهای اعضاء پاسخ گوید.

اعضای گرانمایه!

ساختار راهبری انجمن تک‌لایه‌ای (one-tier) است. در ساختار راهبری انجمن، متاسفانه «شورای عالی» فعّالِ‌مایشاء است. این ساختار را مقایسه بفرمایید مثلاً با ساختار دولایه‌ای (two-tier) جامعه‌ی حسابداران رسمی که در آنجا «هیئت‌مدیره» مجری و «شورای‌عالی» سیاستگذار و ناظر است. در انجمن حتی «دبيرخانه زير نظر رئيس ‏‏شورای‏ عالی انجام وظيفه می‏‏‌کند.» (تبصره‌ی ماده‌ی 12 اساسنامه). «دبیرکل» یک کارمند اداریست که تحت نظارت مستقیم و مستمر رئیس شورای عالی و حتی یکایک اعضای شورای عالی فعالیت می‌کند و کوچکترین اختیاری در تصمیم‌گیری و اجرا ندارد. در چنین ساختار راهبری که انجمن دارد، بدیهیست که شورای عالی در مجامع عمومی سالانه که در حُکم روزِحساب است، باید پاسخگوی ریز و درشت عملکرد انجمن باشد.

تهران، 27 دی 1400