من هم خدمت شما و خوانندگان گرامی این گفتگو سلام عرض میکنم. سال نو را به شما و این عزیزان تبریک میگویم[1]. امیدوارم همگی تندرست باشید. از شما هم برای انجام این گفتگو سپاسگزارم. محسن قاسمی هستم. از دی 1392 به عنوان دبیرکل انجمن حسابداران خبره ایران و مدیر اجرایی مجله حسابدار (نشریه انجمن) در خدمت حسابداران عزیز بودهام. از اردیبهشت 1397 هم با حفظ سمت دبیرکل انجمن، سردبیری مجله حسابدار هم به من واگذار شد. روز چهارشنبه، 9 آذر 1356، مصادف با عید غدیر آن سال[2] در محله امامزاده عبدالله (غرب تهران) متولد شدم. اینطور که مادرم تعریف میکند، در ساعات پایانی منتهی به تولد من مشکلی پیش آمده بود که پزشک ایشان نگران خفگی جنین شده بود. مادرم این را که میشوند، همانجا نذر میکند اگر من زنده به دنیا بیایم، نام من را به نیت فرزند سقطشده حضرت زهرا (س)، محسن بگذارد. من دومین فرزند و پسر بزرگ خانواده هستم. به جز برادرم که در رشته مهندسی مکانیک (فوقلیسانس دانشگاه تهران) تحصیل کرد، و الان هم در یک شرکت معتبر در استرالیا در همین زمینه کار میکند، من و سه خواهرم در رشته حسابداری تحصیل کردیم. از این نظر میشود گفت خانواده حسابدارپروری هستیم ]خنده[. یک خواهرم تا مقطع دکتری حسابداری در دانشگاه بینالمللی امام خمینی و خواهر دیگرم تا مقطع فوقلیسانس مالی (Finance) در دانشگاه علامه طباطبایی ادامه تحصیل دادند.
تا سال اول مقطع راهنمایی (نظام قدیم) را در مدارس همان محله گذراندم. بعدا، به همراه خانواده به خیابان جمهوری اسلامی بین چهارراه مخبرالدوله و میدان بهارستان نقل مکان کردیم. به این ترتیب، مابقی مقطع راهنمایی را در مدرسه بهبهانی (محله سرچشمه) و دبیرستان را در مدرسه نمونه مردمی شهید باهنر (انتهای کوچه ممتاز) گذراندم. آن مدرسه پیش از انقلاب به عنوان دبیرستان دانشگاه ملی (شهید بهشتی فعلی) تاسیس شده بود و جزو دبیرستانهای ممتاز منطقه دوازده و تهران بود. آن سال که من در آن دبیرستان نامنویسی کردم، خانواده ما به محله یوسفآباد نقل مکان کردیم. ولی من همچنان تمام چهار سال دبیرستان را، با اینکه مسیر رفت و آمدم خیلی طولانی شده بود، در همان دبیرستان گذراندم.
-------------------------------------------------------------------------------------
[1]- این گفتگو فروردین 1400 در محل انجمن حسابداران خبره ایران انجام شد.
[2]- 18 ذیحجه 1397هـ.ق.
دیدگاه خود را بنویسید