کاملا درست است. یکبار خودم این موضوع را در ذهنم واکاوی کردم. میخواستم ببینم ریشه علاقهای که به کار رسانهای و حضور فعال در شبکههای اجتماعی دارم در چیست. پاسخ جالبی هم برای خودم پیدا کردم. متوجه شدم ریشه این علاقه به سالهای خردسالی من برمیگردد، و نقش کلیدی را در این ارتباط پدرم ایفا کرده است. یکی از شیرینترین و ماندگارترین خاطرات من از دوران کودکی به سهشنبههای جذابی برمیگردد که پدرم موقع برگشت به منزل با خودش مجله کیهان بچهها[1] میآورد، و خودش با صدای گرمش داستانها و مطالب آن را برای من و خواهرم میخواند؛ و من در طول هفته، تا آمدن شماره بعدی، یکی از سرگرمیهایم ورق زدن چندین و چند باره آن مجله و دیدن عکسهای آن بود. بعدا هم که خودم به مدرسه رفتم، و رفته رفته میتوانستم بخوانم، خودم به هر زحمتی بود داستانها و مطالب آن را میخواندم. این علاقه به خریدن مجله و مجلهخوانی ناخودآگاه در تمام سالهای بعدی زندگیم ادامه پیدا کرد. تنها چیزی که طی این سالها تغییر میکرد فقط عنوان و موضوع مجلاتی بود که میخریدم و میخواندم. ولی چیز ثابت همان خریدن مجله و خواندنش بود. مثلا، در دورهای طولانی در سالهای نوجوانی و جوانی به دلیل علاقه زیادی که به طنز و کاریکاتور پیدا کرده بودم، هر ماه مجله ارزشمند طنز و کاریکاتور[2] را مشتاقانه میخریدم و مطالب آن را در طول ماه بارها و بارها میخواندم. یا در دوران دانشجویی دو مجله کیان[3] و ایران فردا[4] را میخریدم. در همان سالها مجله حسابدار را هم در کتابخانه دانشکده دنبال میکردم. از زمستان 1377 هم که انتشار مجله حسابرس[5] آغاز شد، هر وقت برای خرید کتابهای سازمان حسابرسی به کتابفروشی سازمان واقع در تقاطع خیابانهای ولیصر و زرتشت میرفتم، شمارههای جدید آن مجله را هم میخریدم. خلاصه اینکه ریشه علاقه من مطبوعات و کار رسانهای به همان کیهان بچههای دوستداشتنی دوران خردسالیم برمیگردد. در تمام این سالها هم در مقاطع مختلف به روشهای مختلف به انجام کار رسانهای علاقه داشتم. مثلا، در دوران دبستان بسیار به تنظیم روزنامه دیواری علاقه داشتم، و به مناسبتهای مختلف این کار را انجام میدادم. یا در دوران دانشجویی به همراه چند نفر از همکلاسیهای دانشکده یک نشریه دانشجویی ادبی-اجتماعی با عنوان صدای فاصلهها منتشر میکردیم که دوست عزیزم بابک وهابی (عضو خبره انجمن در شاخه تخصصی حسابدار مالی خبره) سردبیر آن بود. من هم دبیر بخش اجتماعی مجله بودم. عنوان نشریه را هم از شعر عشق صدای فاصلههاست (سهراب سپهری) انتخاب کرده بودم. بعد از دوره لیسانس هم چون به مرور شبکههای اجتماعی در ایران و جهان در حال گسترش بود، من در مقاطع مختلف علاقهام به کار رسانهای را از طریق نوشتن در این شبکههای اجتماعی و در دورهای هم وبلاگنویسی بروز میدادم. تا اینکه به همان ترتیب که عرض کردم، با دکتر پوریانسب و مجله حسابدار آشنا شدم. البته طی این سالهای اخیر علاوه بر مجله حسابدار فعالیت در شبکههای اجتماعی را هم همزمان ادامه دادهام[6].
[1]- کیهان بچهها مجلهای ویژه کودکان است که مؤسسه کیهان آن را از دی ۱۳۳۵ در تهران منتشر کردهاست. ویکیپدیا
[2]- ماهنامۀ طنز و کاریکاتور از جمله نشریات طنز در ایران است که از آذر ۱۳۶۹ به طور منظم منتشر میشود. ویکیپدیا
[3]- کیان نشریه گروهی از روشنفکران دینی در ایران بود که در سال ۱۳۷۰ پس از بروز مشکل برای عدهای از نویسندگان مجله کیهان فرهنگی به وجود آمد. ویکیپدیا
[4]- ایران فردا نشریه نزدیک به جریان ملی مذهبی است که انتشار آن از خرداد ۱۳۷۱ به مدیرمسئولی عزتالله سحابی و سردبیری رضا علیجانی آغاز شد. ویکیپدیا
[5]- حسابرس دوماهنامه حرفهای سازمان حسابرسی است.
[6]- پیوست 12: وبگاه شخصی و شبکههای اجتماعی را ببینید.
دیدگاه خود را بنویسید