من هم از شما برای زمانی که صرف این گفتگو کردید بسیار سپاسگزارم. دوستانی که من را می‌شناسند می‌دانند که من ذاتا آدم کم‌حرفی هستم. ولی این کم‌حرفیم یک استثناء دارد، و آنهم در زمینه چیزهایی است که به آنها علاقه دارم. یعنی در این موارد کم‌حرفی‌های دیگرم را هم جبران می‌کنم! ]با خنده[ فکر نمی‌کنم حرف نگفته‌ای باقی مانده باشد. فقط دوست دارم در پایان یک نکته را صادقانه عرض کنم. امیدوارم دوستان و عزیزان هم این را از من بپذیرند. من طی این گفتگو و همینطور در همه نوشته‌ها و گفته‌هایم در جاهای مختلف، هر انتقادی را که مطرح کرده‌ام، فقط و فقط و فقط از روی عشق و علاقه فراوانم در درجه اول به میهن عزیزم ایران و در درجه بعد به حسابداری است. من هیچ منفعت و حبّ و بغض و تعصب شخصی در اظهار کردن این مباحث ندارم. فقط و فقط و فقط دوست دارم به عنوان یک ایرانی حسابدار به سهم خودم قدمی را در راستای توسعه پایدار کشور عزیزم و حرفه حسابداری ایران بردارم. من باور قلبی دارم که ما حسابداران اگر اصولی عمل کنیم، و ایرادات موجود در حرفه خودمان را برطرف کنیم، نقش بسیار تاثیرگذارتری می‌توانیم در این زمینه ایفا کنیم. ما حسابداران در سرتاسر تاریخ ایران کارهای بزرگی را انجام داده‌ایم. دوستان اگر گفتگوی من با پروفسور عبدالمجید ارفعی (لینک ویدئوی کامل | لینک متن گفتگو) را ندیده‌اند، حتما یک وقتی اختصاص بدهند و این گفتگوی بسیار جذاب را ببینند[1]. ایشان اصلا حسابدار نیست که بگوییم تعصب حسابداری دارد. ولی به عنوان یکی از نوادر زبان‌شناسی جهان عمر خودش را صرف ترجمه بخش بزرگی از اسناد حسابداری دوران هخامنشیان کرده‌اند. آن اسناد به وضوح نشان می‌دهند که امپراتوری هخامنشیان در نبود حسابداران آن دوران محال ممکن بود بتوانند بر دوسوم سرزمینهای جهان آن دوران حکمرانی کند. نقش‌آفرینی حسابداران ایرانی در ادوار مختلف تاریخ ایران نمودهای متنوع و برجسته‌ای داشته است. مثلا، در زمان اشکانیان ما یکی از مدرن‌ترین نظامهای مالیات‌ستانی جهان را داشتیم. یا در دوره خلافت عباسیان نقش حسابداران پارسی چنان برجسته و کلیدی بود که زبان دیوانی (اداری) بارگاه خلفای عباسی ناگزیر (و قطعا بر خلاف میل آنان) فارسی بود. یا یکی از مهمترین (و به زعم من مهمترین) اصلاحات امیرکبیر در دوران صدارتش، اصلاحاتی بود که در امور مالی و حسابداری حکومت قاجار انجام داد و قدرت مطلقه شاه در دخل و خرج را مقید و نظام‌مند کرد. یا در دوران معاصر، نقش حسابدارانی همچون زنده‌یادان مسعود عرفانی، محمدمهدی سمیعی، ابوالقاسم خردجو و حسن سجادی‌نژاد در پیروزی نهضت ملی‌شدن صنعت نفت ایران، راه‌اندازی و اداره شرکت ملی نفت ایران، راه‌اندازی نخستین دانشکده تخصصی حسابداری در ایران (آموزشگاه عالی حسابداری (سال 1336) که بعدا به دانشکده حسابداری و علوم مالی شرکت ملی نفت ایران تغییر نام داد)، راه‌اندازی و اداره بانک مرکزی، راه‌اندازی و اداره بانک توسعه صنعتی و معدنی ایران (که نقش اساسی در صنعتی کردن ایران در دهه‌های 1330 تا 1350 داشت)، راه‌اندازی و اداره بورس اوراق بهادار تهران، و تاسیس انجمن حسابداران خبره ایران و کانون حسابداران رسمی، نقشی بسیار محوری و کلیدی بود. 


ما حسابداران ایرانی امروز هم به رغم همه محدودیتها و موانع موجود می‌توانیم نقشی به مراتب اثربخش‌تر از نقشی که اکنون بر عهده داریم ایفا کنیم. به شرط آنکه اصلاح را از درون حرفه خودمان آغاز کنیم. برای این کار باید در بیان کاستیها و انتقاد از ساختارها و رویه‌های نادرست صریح باشیم. باید از انتقاد دلسوزانه دلخور نشویم. باید منتقدان را تشویق و ترغیب کنیم. 

با تمام این اوصاف، در پایان این گفتگو از همه عزیزانی که به هر دلیلی از گفته‌ها و نوشته‌های من آزرده‌خاطر شده‌اند عذرخواهی می‌کنم. و مجددا از شما سپاسگزارم، و از خوانندگان این گفتگو به دلیل اطاله کلام پوزش می‌خواهم. امیدوارم همه عزیزان تندرست و موفق باشند. روزخوش.

[1]- گفتگو با: دکتر عبدالمجید اَرفَعی درباره‏ حسابداری و کنترل در گِل‌نبشته‌های باروی تخت جمشید، مجله حسابدار، فروردین و اردیبهشت 1397، صص 26-16.


بازگشت به فهرست پرسشها

لینک دریافت فایل PDF کتاب