الان که چه عرض کنم؛ حدود پنج دهه است که مشکل ما اینه! ]با خنده[ دلیل اصلی ناتوسعهیافتگی حسابداری ایران همین تفکرات و مداخلات دولتی است. الان بیش از سی سال است که تاثیرگذارترین نهاد حسابداری ایران سازمان حسابرسی دولتی است. بلافاصله بعد از انقلاب به دلیل ملیکردن (بخوانید دولتیکردن و حکومتیکردن) شرکتها و صنایع مختلف، عملا برای چندین سال فاتحه بخش خصوصی حرفه خوانده شد. من از زبان بزرگان حرفه شنیدهام که در دهه 1360 به دلیل بیکاری در موسسات حسابرسی مگس میپراندند! بعد از جنگ و از دهه 1370 هم که سیاستهای تعدیلات اقتصادی اعمال شد و قانون استفاده از خدمات تخصصی و حرفهای حسابداران ذیصلاح به عنوان حسابدار رسمی به تصویب مجلس رسید و با تاخیر هشت ساله جامعه حسابداران رسمی ایران تاسیس شد، باز هم تا همین امروز این تفکر دولتی گریبان حرفه حسابداری ایران را رها نکرده است. در بعضی موارد که پارادوکس عجیبی حاکم است. مثلا عزیزان شاغل در سازمان حسابرسی خود را حسابدار رسمی و عضو جامعه حسابداران رسمی ایران میدانند؛ ولی جامعه بر خدمات آنان نظارت ندارد! عزیزان خیلی پرشور هم در انتخابات شورای عالی جامعه شرکت میکنند و سودای کنترل جامعه را در سر میپرورانند. طیف تندروی این گروه، با رویکردی پوپولیستی آبروی حرفه و حسابداران رسمی را نزد افکار عمومی میبرند، و گلو و گریبانشان را در مبارزه زبانی با فساد میدرانند؛ ولی در برابر رسانهای شدن مفاسد اقتصادی چند ده هزار میلیارد تومانی در صاحبکاران دولتیشان سکوت میکنند. همین تفکر دولتی را طی دو دهه گذشته چنان ترویج کردهاند که اعضای شورای عالی و هیئت مدیره جامعه تا از سوی وزیر امور اقتصادی و دارایی تایید نشوند رسمیت پیدا نمیکنند! اینها استراتژیها، ساختارها، و رویههای غلطی هستند که چون برای ما عادی شدهاند فکر میکنیم درست هستند. در صورتیکه چنین نیست. والله اینها غلط است. ما اگر به دنبال اصلاح امور، پیشرفت حرفه، ارتقای جایگاه حسابداران، و توسعه پایدار میهن عزیزمان هستیم باید در انتقاد به این موارد غلط و غیراصولی بیپروا و صریح باشیم. بخشی از دلایل ناتوسعهیافتگی حسابداری ایران به ساختار دولتی اقتصاد ایران برمیگردد که اصلاح آن از عهده ما حسابداران خارج است. ولی بخشی دیگر از دلایل، درونزای حرفه خودمان هستند. هر کدام از ما در جایگاه خودمان باید در راستای اصلاح امور گام برداریم. تجربه به من ثابت کرده است، هر کسی به اندازه خودش میتواند تاثیرگذار باشد. به قول حضرت مولانا:
تو مگو همه به جنگند و ز صلح من چه آید تو یکی نهای هزاری تو چراغ خود برافروز
که یکی چراغ روشن ز هزار مرده بهتر که به است یک قد خوش ز هزار قامت کوز
دیدگاه خود را بنویسید