مبنای مالیاتی یک دارایی یا بدهی، مبلغ قابل انتساب به آن دارایی یا بدهی برای مقاصد مالیاتی است. (استاندارد حسابداری 35 مالیات بر درآمد (مصوب 1397))
The tax base of an asset or liability is the amount attributed to that asset or liability for tax purposes - IAS 12 Income Taxes
مبنای مالیاتی یک دارایی، مبلغی است که از هرگونه منافع اقتصادی مشمول مالیات کسبشده توسط واحد تجاری در زمان بازیافت مبلغ دفتری دارایی، برای مقاصد مالیاتی قابل کسر خواهد بود. در صورتی كه این منافع اقتصادی مشمول مالیات نباشد، مبنای مالیاتی دارایی برابر با مبلغ دفتری آن است.
مثالها
- بهای تمام شده یک ماشینآلات، ١٠٠ است. برای مقاصد مالیاتی، در دوره جاری و دورههای قبل، استهلاكی به مبلغ ٣٠ كسر شده است و مابقی بهای تمام شده، یا به عنوان استهلاک یا از طریق واگذاری، در دورههای آتی قابل كسر خواهد بود. برای مقاصد مالیاتی، درآمد حاصل از بکارگیری ماشینآلات، مشمول مالیات است، هرگونه سود ناشی از واگذاری ماشینآلات، برای مقاصد مالیاتی مشمول مالیات خواهد بود و هرگونه زیان ناشی از واگذاری، برای مقاصد مالیاتی کاهنده مالیات خواهد بود. مبنای مالیاتی این ماشینآلات ٧٠ است.
- مبلغ دفتری درآمد مالی دریافتنی، ١٠٠ است. مالیات درآمد مالی مربوط، بر مبنای نقدی محاسبه میشود. مبنای مالیاتی درآمد مالی دریافتنی، صفر است.
- مبلغ دفتری دریافتنیهای تجاری، ١٠٠ است. درآمد مربوط، قبلاً در سود مشمول مالیات (زیان مالیاتی) منظور شده است. مبنای مالیاتی دریافتنیهای تجاری، ١٠٠ است.
- مبلغ دفتری سود تقسیمی دریافتنی از واحد تجاری فرعی، ١٠٠ است. سود تقسیمی، مشمول مالیات نیست. در واقع، كل مبلغ دفتری دارایی، از منافع اقتصادی قابل كسر است. بنابراین، مبنای مالیاتی سود تقسیمی دریافتنی، ١٠٠ است(الف)
- مبلغ دفتری وام دریافتنی، ١٠٠ است. بازپرداخت اصل وام، هیچگونه آثار مالیاتی ندارد. مبنای مالیاتی وام، ١٠٠ است.
(الف) بر اساس این تحلیل، تفاوت موقتی مشمول مالیات وجود ندارد. تحلیل دیگر این است که مبنای مالیاتی سودهای تقسیمی دریافتنی، صفر است و برای تفاوت موقتی مشمول مالیات ایجادشده به مبلغ 100، نرخ مالیاتی صفر اعمال میشود. در هر دو تحلیل، بدهی مالیات انتقالی وجود ندارد.
مبنای مالیاتی یک بدهی، مبلغ دفتری آن پس از كسر مبالغی است كه برای مقاصد مالیاتی، در ارتباط با آن بدهی در دورههای آتی قابل كسر باشد. در مورد پیشدریافت درآمد، مبنای مالیاتی بدهی، برابر با مبلغ دفتری آن پس از كسر هرگونه درآمدی است كه در دورههای آتی مشمول مالیات نخواهد شد.
مثالها
- بدهیهای جاری شامل هزینههای پرداختنی به مبلغ دفتری ١٠٠ میباشد. برای مقاصد مالیاتی، هزینه مربوط در زمان پرداخت نقدی، كسر خواهد شد. مبنای مالیاتی هزینههای پرداختنی، صفر است.
- بدهیهای جاری شامل پیشدریافت درآمد مالی به مبلغ دفتری ١٠٠ است. مالیات درآمد مالی مربوط، در زمان دریافت نقد محاسبه میشود. مبنای مالیاتی پیشدریافت درآمد مالی، صفر است.
- بدهیهای جاری شامل هزینههای پرداختنی به مبلغ دفتری، ١٠٠ است. هزینه مربوط، قبلاً بابت مقاصد مالیاتی كسر شده است. مبنای مالیاتی هزینههای پرداختنی، ١٠٠ است.
- بدهیهای جاری، شامل جرائم پرداختنی به مبلغ دفتری ١٠٠ است. برای مقاصد مالیاتی، جرائم، کاهنده مالیات تلقی نمیشود. مبنای مالیاتی جرائم پرداختنی ١٠٠ است.(الف)
- مبلغ دفتری وام پرداختنی ١٠٠ است. بازپرداخت اصل وام، اثر مالیاتی ندارد. مبنای مالیاتی این وام 100 است.
(الف) بر اساس این تحلیل، تفاوت موقتی کاهنده مالیات، وجود ندارد. تحلیل دیگر این است که مبنای مالیاتی جرائم پرداختنی، صفر است و برای تفاوت موقتی کاهنده مالیات ایجادشده به مبلغ 100، نرخ مالیاتی صفر اعمال میشود. در هر دو تحلیل، دارایی مالیات انتقالی وجود ندارد.
برخی اقلام مبنای مالیاتی دارند، اما در صورت وضعیت مالی، به عنوان دارایی یا بدهی شناسایی نمیشوند. برای مثال، در تعیین سود حسابداری، ممکن است برخی مخارج، در دوره وقوع به عنوان هزینه شناسایی شوند اما برای مقاصد مالیاتی، واحد تجاری باید آنها را طی مدت تعیینشده در قوانین مالیاتی مستهلک کند. تفاوت بین مبنای مالیاتی مخارج مذکور، یعنی مبلغی كه مراجع مالیاتی آن را به عنوان کاهنده مالیات دورههای آتی مجاز میدانند، و مبلغ دفتری صفر، تفاوت موقتی کاهنده مالیات است كه منجر به ایجاد دارایی مالیات انتقالی میشود.
هنگامی كه مبنای مالیاتی یک دارایی یا یک بدهی، بلافاصله مشخص نباشد، در نظر گرفتن اصل بنیادی زیربنای این استاندارد مفید است: به استثنای برخی موارد محدود، واحد تجاری باید بدهی مالیات انتقالی (دارایی مالیات انتقالی) را هنگامی شناسایی کند كه بازیافت یا تسویه مبلغ دفتری دارایی یا بدهی، موجب شود پرداختهای آتی مالیات، بیشتر (کمتر) از زمانی باشد که بازیافت یا تسویه، آثار مالیاتی به همراه ندارد.
در صورتهای مالی تلفیقی، تفاوتهای موقتی از طریق مقایسه مبالغ دفتری داراییها و بدهیهای مندرج در صورتهای مالی تلفیقی و مبنای مالیاتی مناسب آنها تعیین میشود. مبنای مالیاتی با مراجعه به اظهارنامه مالیاتی هر یك از واحدهای تجاری گروه تعیین میگردد. (همان منبع)
دیدگاه خود را بنویسید