توضیحات اجمالی
در این مجموعه منحصربهفرد ویدئوهای آموزشی، در قالب 33 ویدئو مجموعا به مدت 16 ساعت، علاوه بر آموزش کامل استاندارد حسابداری 43 «درآمد عملیاتی حاصل از قرارداد با مشتریان» (لازمالاجرا از 1404) همراه با شصت (60) مثال کاربردی (عمدتا مثالهای ارائهشده توسط هیئت استانداردهای بینالمللی حسابداری - IASB)، استاندارد حسابداری 3 «درآمد عملیاتی»، استاندارد حسابداری 9 «حسابداری پیمانهای بلندمدت» (یا حسابداری پیمانکاری)، و استاندارد حسابداری 29 «فعالیتهای ساخت املاک» نیز بطور کامل همراه با مثالهای عددی متعدد و متنوع آموزش داده شده است (سه استانداردی که تا پیش از لازمالاجراشدن استاندارد حسابداری 43 - در ابتدای 1404 - همچنان لازمالاجرا خواهند بود). [ این مجموعه سرفصل چهارم از مجموعه کامل ویدئوهای آموزشی «استانداردهای حسابداری» (160 ویدئو به مدت 82 ساعت) است، که به درخواست کاربران گرامی امکان خرید جداگانه آنها در قالب این مجموعه فراهم شده است. بنابراین، چنانچه مجموعه کامل ویدئوهای آموزشی «استانداردهای حسابداری» را خریداری کردهاید (یا قصد خرید آنرا دارید)؛ از خرید جداگانه این مجموعه خودداری کنید]
محصولات مشابه
اپیزود دوم (فایل کامل): مروری کلی بر استاندارد 43 (IFRS15) (اینجا کلیک کنید)
در اپیزود دوم از این مجموعه ویدئوهای آموزشی مروری کلی بر این استاندارد شده است؛ و در قالب اپیزودهای بعدی این مجموعه، جزئیات استاندارد به طور کامل پس از تشریح جزئیات، در قالب حدود 60 مثال عددی متنوع، آموزش داده شده است.
ده دقیقه آغازین اپیزود سوم: تشخیص قرارداد (اینجا کلیک کنید)
در استاندارد43 (مطابق IFR15) تاکید بر "قرارداد"، و اهمیت ویژه آن، و جایگاه کلیدی آن در مدل جدید شناخت و اندازهگیری درآمد عملیاتی، از همان عنوان استاندارد آغاز میشود: «درآمد عملیاتی حاصل از "قرارداد" با مشتریان»
مدل جدید، این شاهکار دو نهاد بزرگ استانداردگذار جهان (IASB و FASB) – که شخصا نقش فَزبی (نهاد امریکایی) را در طراحی آن پررنگتر از نهاد بینالمللی میبینم - تماما بر مفهوم "قرارداد" بنا شده است. یعنی اگر این مدل را همچون یک هرم در نظر بگیریم که نوک آن «مبلغ درآمد عملیاتی اندازهگیریشده و ارائهشده» است؛ قاعدهی این هرم بر مفهوم «قرارداد» بنا شده است. به همین دلیل، درک این مدل، و اجزای آن، و نحوهی اجرای آن در عمل، تماما وابسته به درک جایگاه ویژه مفهوم «قرارداد» در این مدل است.
شش دقیقه آغازین اپیزود چهارم: تشخیص تعهدات عملکردی (اینجا کلیک کنید)
در اپیزود چهارم به الزامات استاندارد درباره دومین گام از مدل پنجمرحلهای شناخت و اندازهگیری درآمد عملیاتی پرداختهایم. گامی که در آن، واحد تجاری باید بهدقت تعهدات عملکردی که طبق قرارداد با مشتری متعهد به ایفای آنهاست را شناسایی کند، و روش اندازهگیری ایفای آنها را طبق الزامات استاندارد تعیین و بکار گیرد.
شش دقیقه آغازین اپیزود پنجم: تعیین قیمت معامله (اینجا کلیک کنید)
بیشترین الزامات استاندارد43 مربوط به "تعیین قیمت معامله" (سومین مرحله از مدل پنجمرحلهای) است. همین، اهمیت کلیدی این مرحله از مدل جدید را نشان میدهد. علاوه بر این، منشاء برخی از تغییرات بسیار بااهمیت استاندارد43 نسبت به استانداردهای پیشین نیز به همین مرحله برمیگردد.
با توجه به اهمیت کلیدی این مرحله، حدود یک سوم از مدت زمان مجموعه ویدئوهای آموزشی «شناخت و اندازهگیری درآمد عملیاتی» به تشریح الزامات استاندارد برای این مرحله اختصاص دارد (حدود 200 دقیقه از 600 دقیقه). از جمله الزامات بااهمیت استاندارد در این مرحله میتوان به الزامات برآورد کردن مابهازای متغیر، محدود کردن برآورد مابهازای متغیر، بدهی استرداد (شامل، فروش با حق برگشت و انواع ضمانتها)، مابهازای قابل پرداخت (پرداختی) به مشتری، و جزء تامین مالی عمده قرارداد، و مابهازای غیرنقدی اشاره کرد.
شش دقیقه آغازین اپیزود ششم: تخصیص قیمت معامله به تعهدات عملکردی (اینجا کلیک کنید)
در گام سوم از مدل پنجمرحلهای شناخت و اندازهگیری درآمد عملیاتی مسئله اصلی «روش تخصیص قیمت معامله به تعهدات عملکردی» است؛ که طبق استاندارد باید بر مبنای «مبلغ فروش مستقل نسبی» هر یک از کالاها و خدمات متمایز موضوع قرارداد انجام شود. در این اپیزود علاوه بر آموزش نحوه بکارگیری الزامات استاندارد درباره «تعیین قیمت فروش مستقل قابلمشاهده» و «روشهای برآورد قیمت فروش مستقل غیرقابلمشاهده»، به سه مسئله تکمیلی مرتبط با تخصیص، شامل «تخصیص تخفیفها»، «تخصیص مابهازای متغیر»، و «تغییر قیمت معامله» نیز پرداختهایم.
.
IFRS 15 (استاندارد حسابداری 43 ایران) جزو زیباترین، دقیقترین و هوشمندانهترین استانداردهایی است که تا به امروز از سوی نهادهای استانداردگذار حسابداری تدوین شده است. پروژه مشترک هیت استانداردهای بینالمللی حسابداری (IASB) و هیئت استانداردهای حسابداری مالی (امریکا) (FASB) که علیرغم اصولمحور بودن، به وضوح ردپای قاعدهمندی حسابداری امریکایی در آن دیده میشود. استانداردی که با ارائه مدل مبتکرانه مبتنی بر «قرارداد با مشتری» و گذاشتن تمرکز شناسایی درآمد عملیاتی بر انتقال «کنترل» کالاها و خدمات به مشتری، در عین سادگی، جوابگوی پیچیدهترین وضعیتهای شناسایی و اندازهگیری درآمد عملیاتی در دنیای کسبوکار امروزیست.
با توجه به اینکه این استاندارد از سال 1404 برای همه واحدهای تجاری فعال در ایران (به جز استثناهای دامنه استاندارد) لازمالاجرا خواهد بود، و جایگزین استانداردهای حسابداری 3 «درآمد عملیاتی»، 9 «حسابداری پیمانهای بلندمدت» و 29 «فعالیتهای ساخت املاک» خواهد شد؛ آموزش این استاندارد برای همه همکاران حسابدار و حسابرس ضرورت دارد.
در مجموعه ویدئوهای آموزشی «شناخت و اندازهگیری درآمد عملیاتی»، راهنمای بکارگیری استاندارد حسابداری 43 درآمد عملیاتی حاصل از قرارداد با مشتریان (مطابق IFRS15)، در قالب 19 ویدئوی قابل دانلود (مجموعا 10 ساعت)، تمامی الزامات این استاندارد پس از تشریح جزئیات، در قالب حدود 60 مثال عددی متنوع، آموزش داده شده است.
مراحل طراحی، ضبط و ویرایش این ویدئوها حدود دوماه به طول انجامیده است، و در گردآوری مطالب آن علاوه بر متن استاندارد و پیوستهای آن، مثالهای ارائهشده توسط استانداردگذار بینالمللی (IASB) و مبانی نتیجهگیری استانداردگذار بینالمللی (IASB) نیز مورد استفاده قرار گرفته است. از این رو، حتی در ارتباط با مواردیکه در متن استاندارد مسکوت گذاشته شده است، با مراجعه به دو منبع ذکرشده، راهکارهای عملی مدنظر استانداردگذار تبیین شده است.
- هدف استاندارد
- دامنه کاربرد استاندارد (موارد عدم کاربرد)
- مدل پنج مرحلهای شناسایی و اندازهگیری درآمد عملیاتی حاصل از قرارداد با مشتریان
- معیارهای پنجگانه تشخیص قرارداد (معیارها؛ زمان ارزیابی معیارها؛ اگر معیارها احراز نشده باشند ولی از مشتری مابهازایی دریافت کرده باشیم در چه صورتی میتوانیم درآمد عملیاتی شناسایی کنیم؛ )
- معیارهای سهگانه ترکیب قراردادها
- دو معیار قراردادی که بطور کامل اجرا نشده است
- الزامات قراردادهای با مدت نامشخص
- تعدیل قرارداد (در چه شرایطی تعدیل قرارداد را باید بهعنوان قرارداد جداگانه درنظر بگیریم؟ در غیر اینصورت، ، کالاها یا خدمات تعهدشده باقیمانده را به چه روشی باید به حساب منظور کنیم؟ (دو روش مشخص – و ترکیبی از آنها)
- چه اقلامی را میتوانیم به عنوان «تعهدات عملکردی» شناسایی کنیم؟
- «تعهدات عملکردی ضمنی» چیست؟
- «تعهدات عملکردی ضمنی» را در چه شرایطی به عنوان تعهد عملکردی جداگانه شناسایی نمیکنیم؟
- فعالیتهایی که واحد تجاری باید برای ایفای قرارداد انجام دهد را در چه صورتی میتوان به عنوان تعهد عملکردی شناسایی کرد؟
- «اختیارهای خرید» (اختیار مشتری برای تحصیل کالاها یا خدمات اضافی) و «ضمانتها» را در چه شرایطی میتوانیم به عنوان تعهدات عملکردی شناسایی کنیم؟
- کالا یا خدمت تعهدشده در صورت احراز چه معیارهایی «متمایز» محسوب میشود؟
- محدودیتهای قراردادی در ارزیابی ما از متمایز بودن کالاها و خدمات و متمایز بودن تعهد ما برای انتقال آنها به مشتری چه تاثیری دارد؟
- منظور از «یک تعهد عملکردی منفرد» چیست؟ و چه تفاوتی با «یک تعهد عملکردی» دارد؟
- مصادیق اصلی کالاها یا خدمات تعهدشده، که بسته به شرایط قرارداد ممکن است کالا یا خدمت متمایز یا مجموعا یک تعهد عملکردی منفرد باشند کدامند؟
- عواملی که نشان میدهد دو یا چند تعهد ما برای انتقال کالاها یا خدمات به مشتری، بطور جداگانه قابل تشخیص نیست کدامند؟
- اگر کالا یا خدمت تعهدشده متمایز نباشد چه رویهای را باید اعمال کنیم؟
- در چه صورتی مجموعهای از کالاها یا خدمات متمایز که تا حد زیادی یکسان هستند، الگوی انتقال آنها به مشتری نیز یکسان است؟ (دو معیار)
- مراحل تعیین «ماهیت تعهد» واحد تجاری (یعنی اصیل است یا نماینده) کدام است؟
- منظور از «کالاها و خدمات معین» چیست؟
- معیارهایی که نشان میدهد واحد تجاری ما قبل از انتقال کالا یا خدمتی معین به مشتری آنها را تحت کنترل داشته است کدامند؟
- اگر واحد تجاری «اصیل» باشد درآمد عملیاتی را به چه مبلغی شناسایی میکند؟
- اگر واحد تجاری «نماینده» باشد درآمد عملیاتی را به چه مبلغی شناسایی میکند؟
- درامد عملیاتی را در چه زمانی باید شناسایی کنیم؟ این مقطع زمانی را در چه زمانی تعیین میکنیم؟
- یک دارایی چه زمانی به مشتری «انتقال» مییابد؟
- منظور از «کنترل دارایی» چیست؟
- منظور از «منافع یک دارایی» چیست؟
- شیوههای کسب منافع دارایی کدامند؟
- در چه شرایطی درآمد عملیاتی را در طول زمانی (و نه در یک نقطه از زمان) شناسایی میکنیم؟
- در مواردیکه درآمد عملیاتی را در طول زمانی (و نه در یک نقطه از زمان) شناسایی میکنیم؛ مبنای ما برای اندازهگیری درآمد عملیاتی چیست؟
- روشهای اندازهگیری پیشرفت واحد تجاری در ایفای تعهدات عملکردی کدامند؟
- استفاده از روشهای مبتنی بر خروجی (برای اندازهگیری پیشرفت واحد تجاری در ایفای تعهدات عملکردی) در چه شرایطی مناسب است؟
- استفاده از روشهای مبتنی بر ورودی (برای اندازهگیری پیشرفت واحد تجاری در ایفای تعهدات عملکردی) در چه شرایطی مناسب است؟
- تاثیر تغییر شرایط در طول زمان بر رویه واحد تجاری ما برای اندازهگیری پیشرفت واحد تجاری در ایفای تعهدات عملکردی چیست؟
- در مواردیکه درآمد عملیاتی را در نقطهای از زمان شناسایی میکنیم، نشانههای اصلی انتقال کنترل دارایی کدامند؟
- اجزای متداول مابهازای تعهدشده در قرارداد کدامند؟
- «قیمت معامله» کدام جزء از مابهازا است؟
- در چه مقطعی از مدت قرارداد «قیمت معامله» را تعیین میکنیم؟
- در تعیین «قیمت معامله» آثار چه مواردی را باید در نظر بگیریم؟
- در مواردیکه مابهازای تعهدشده در قرارداد شامل یک مبلغ متغیر است، قیمت معامله را چگونه باید تعیین کنیم؟
- دو گروه اصلی مابهازای متغییر کدامند؟
- روشهای اصلی برآورد قیمت معامله کدامند؟
- آیا در انتخاب این روشها مختاریم؟
- در چه شرایطی مجاز به استفاده از روش «ارزش مورد انتظار» هستیم؟
- در چه شرایطی مجاز به استفاده از روش «محتملترین مبلغ» هستیم؟
- تفاوت بسیار بااهمیت استاندارد 43 نسبت به استانداردهای قبلی در ارتباط با شناسایی درآمد عملیاتی مابهازای متغیر چیست؟
- منظور از «ارزیابی محدود کردن برآوردهای مابهازای متغیر» چیست؟ دو مورد کلیدی که در این ارزیابی باید مدنظر قرار دهیم کدامند؟
- عوامل افزایشدهنده «احتمال» یا «مبلغ» برگشت درآمد عملیاتی کدامند؟
- «بدهی استرداد» چیست؟
- دو مصداق اصلی بدهی استرداد کدامند؟
- بدهی استرداد را بابد به چه مبلغی اندازهگیری کنیم؟
- سه رویه تجاری اصلی در برخورد با «فروش با حق برگشت» کدامند؟ در هر یک از این رویههای تجاری رویه حسابداری ما چه باید باشد؟
- سه حساب اصلی که برای به حساب منظور کردن انتقال محصولات (یا خدمات) با حق برگشت باید شناسایی کنیم کدامند؟
- نحوه ارائه بدهی استرداد و دارایی شناساییشده (بابت حق فروشنده نسبت به دریافت مجدد محصولات از مشتری) در صورتهای مالی واحد تجاری چگونه است؟
- دو نوع اصلی «ضمانتها» کدامند؟ ویژگیهای اصلی هر نوع چیست؟ رویه حسابداری ما برای هر یک از این دو نوع چه باید باشد؟
- سه عامل کلیدی در ارزیابی اینکه آیا ضمانت، علاوه بر اطمینانبخشی، خدمتی نیز به مشتری ارائه میکند یا نه؛ کدامند؟
- مابهازای قابل پرداخت (یا پرداختی) به مشتری چیست؟ چه تفاوت با بدهی استرداد دارد؟ و چگونه باید آنرا به حساب بگیریم؟ (از جمله، در مواردیکه شامل مبلغی متغیر است)
- مصادیق متداول مابهازای قابل پرداخت (یا پرداختی) به مشتری کدامند؟
- اگر مابهازای قابل پرداخت (یا پرداختی) به مشتری، بابت کالا یا خدمت متمایزی باشد که مشتری به واحد تجاری ما منتقل میکند، چگونه باید آنرا به حساب بگیریم؟ (از جمله، در مواردیکه شامل مبلغی متغیر است)
- در مواردیکه باید مابهازای قابل پرداخت (یا پرداختی) به مشتری را به عنوان کاهش قیمت معامله در نظر بگیریم، این کاهش را چه زمانی شناسایی میکنیم؟
- در چه شرایطی قرارداد دربردارنده «جزء تأمین مالی عمده« است؟ در این موارد، در تعیین قیمت معامله چه تعدیلاتی را باید اعمال کنیم؟ این تعدیل را چه زمانی باید اعمال کنیم؟ این تعدیل را با استفاده از چه نرخ تنزیلی باید اعمال کنیم؟ راهکار عملی استاندارد برای تعیین این نرخ چیست؟ در چه شرایطی میتوانیم این تعدیل را اعمال نکنیم؟ نحوه ارائه آثار تامین مالی در صورتهای مالی واحد تجاری چگونه است؟
- آیا پس از آغاز قرارداد باید نرخ تنزیل را بابت تغییر در نرخهای سود یا سایر شرایط (نظیر تغییر در ارزیابی ریسک اعتباری مشتری) بهروزآوری کنیـــم؟
- در ارزیابی اهمیت جزء تامین مالی قرارداد، اهمیت را در سطح هر قرارداد ارزیابی میکنیم یا در سطح واحد تجاری؟ یعنی، در مواردیکه اجزای تامین مالی هر قرارداد عمده نیست ولی مجموع آنها (در سطح واحد تجاری) عمده است، الزام استاندارد چیست؟
- در چه شرایط قرارداد در هر صورت فاقد جزء تأمین مالی است؟ (حتی در صورت تفاوت بین مبلغ مابهازای تعهدشده و قیمت فروش نقدی، یا در صورت تفاوت بین مدت زمان مورد انتظار بین زمان انتقال کالاها یا خدمات به مشتری و زمان پرداخت توسط مشتری)
- مابهازای غیرنقدی را به چه مبلغی باید اندازهگیری کنیم؟ این اندازهگیری را در چه زمانی باید انجام دهیم؟ (آغاز قرارداد؟ زمان ایفای تعهد عملکردی؟ زمان دریافت مابهازای غیرنقدی؟)
- اگر نتوانیم ارزش منصفانه مابهازای غیرنقدی را بطور معقول برآورد کنیم، آنرا به چه مبلغی باید اندازهگیری کنیم؟
- اگر ارزش منصفانه مابهازای غیرنقدی به دلیل ماهیت آن تغییر کند، الزام چیست؟ اگر ارزش منصفانه آن به دلایلی غیر از ماهیت آن تغییر کند الزام چیست؟
- اگر مشتری برای تسهیل ایفای قرارداد توسط ما، در تأمین کالاها یا خدمات (مثلا، مواد اولیه، تجهیزات یا نیروی کار) مشارکت کند، آنها را باید چگونه به حساب منظور کنیم؟
- هدف تخصیص قیمت معامله به تعهدات عملکردی چیست؟ روش تخصیص چیست؟ دو استثنای اصلی روش تخصیص کدامند؟
- منظور از «قیمت فروش مستقل» چیست؟
- بهترین شواهد برای اندازهگیری قیمت فروش مستقل کدامند؟
- در مواردیکه قیمت فروش مستقل بطور مستقیم قابل مشاهده نیست، الزام استاندارد چیست؟
- دو الزام اصلی در برآورد قیمت فروش مستقل چیست؟
- روشهای اصلی برآورد قیمت فروش مستقل کدامند؟ آیا در انتخاب این روشها مختاریم؟ بکارگیری هر یک از این روشها در چه شرایطی مجاز است؟
- در صورت احراز چه معیارهایی، کل تخفیف را باید به یک یا چند تعهد عملکردی تخصیص دهیم؛ نه تمام تعهدات عملکردی؟ در این موارد، اگر همزمان، از رویکرد باقیمانده برای برآورد قیمت فروش مستقل یک کالا یا خدمت استفاده کنیم، چه الزامی را باید رعایت کنیم؟
- در صورت احراز چه معیارهایی، کل مبلغ متغیر و تغییرات بعدی در آن مبلغ را باید به یک یا چند تعهد عملکردی یا به یک کالا یا خدمت متمایز که بخشـی از یک تعهد عملکردی منفرد را تشکیل میدهد، تخصیص دهیم؟
- تغییرات بعدی در قیمت معامله را باید بر چه مبنای به تعهدات عملکردی تخصیص دهیم؟ در این موارد، تغییر تخصیصیافته به تعهد عملکردی ایفاشده را چگونه باید به حساب بگیریم؟
- در صورت احراز چه معیارهایی، کل تغییر قیمت معامله را باید به یک یا چند تعهد عملکردی تخصیص دهیم؛ نه تمام تعهدات عملکردی؟
- تغییر در قیمت معامله اگر در نتیجه تعدیل قرارداد باشد، آن را باید چگونه به حساب منظور کنیم؟
- انواع اصلی مخارج قرارداد کدامند؟
- مخارج دستیابی به قرارداد در شرایط مختلف چگونه باید به حساب گرفته شود؟ (از جمله، مخارج قابل احتساب به حساب مشتری (یا نه)؛ مختص دستیابی به یک یا چند قرارداد مشخص (یا نه)؛ قابل بازیافت (یا نه)؛ و قابل بازیافت کمتر از یکسال یا بیشتر از یکسال)
- مخارج دستیابی به قرارداد در صورت احراز چه معیارهایی باید به عنوان دارایی شناسایی شود؟
- مخارج دستیابی به قرارداد در صورت شناسایی به عنوان دارایی، چگونه در صورتهای مالی ارائه میشود؟ و به چه طریقی بازیافت خواهد شد؟
- مخارج ایفای قرارداد اگر در دامنه استاندارد دیگر باشد، چگونه به حساب گرفته میشود؟ اگر نباشد چطور؟
- مخارج ایفای قرارداد در صورت احراز چه معیارهایی باید به عنوان دارایی شناسایی شود؟
- مخارج ایفای قرارداد در صورت شناسایی به عنوان دارایی، چگونه در صورتهای مالی ارائه میشود؟ و به چه طریقی بازیافت خواهد شد؟
- مصادیق متداول مخارج ایفای قرارداد که بطور مستقیم به یک قرارداد (یا یک قرارداد مورد انتظار مشخص) مربوط میشود، کدامند؟
- سه مصداق متداول مخارج ایفای قرارداد که باید در زمان وقوع به عنوان هزینه شناسایی شوند، کدامند؟
- مخارجی که نمیتوانیم تشخیص دهیم که مرتبط با تعهدات عملکردی ایفانشده است یا مرتبط با تعهدات عملکردی ایفاشده است (یا تعهدات عملکردی که بخشی از آن ایفا شده است) چگونه باید به حساب گرفته شود؟
- دارایی شناساییشده از بابت مخارج مختص دستیابی به قرارداد یا مخارج ایفای قرارداد باید بر چه مبنایی مستهلک شود؟
- کاهش ارزش دارایی شناساییشده از بابت مخارج مختص دستیابی به قرارداد یا مخارج ایفای قرارداد چگونه باید به حساب گرفته شود؟
- اگر شرایط کاهش ارزش، دیگر وجود نداشته باشد یا بهبود یافته باشد، چه رویهای را باید اعمال کنیم؟
- «دارایی حاصل از قرارداد» و «بدهی ناشی از قرارداد» را در چه شرایطی شناسایی میکنیم؟
- منظور از حق مشروط و حق غیرمشروط نسبت به مابهازا چیست؟
- تفاوت «دارایی حاصل از قرارداد» و «دریافتنی» چیست؟
- در چه شرایطی باید حق واحد تجاری (فروشنده) نسبت به مابهازا را به عنوان «دریافتنی» ارائه کنیم؟
- در زمان شناخت اولیه دریافتنی، تفاوت بین مبلغ آن و مبلغ درآمد عملیاتی متناظر شناساییشده (در صورت وجود) باید به چه عنوانی ارائه شود؟
- هدف از الزامات افشای این استاندارد چیست؟
- چهار گروه اصلی اطلاعات کمّی و کیفی که برای تحقق این هدف باید افشا شوند کدامند؟
- نمونههای متداول طبقات مناسب برای تفکیک درآمد عملیاتی شناساییشده حاصل از قرارداد با مشتریان کدامند؟ (به نحویکه نحوه تأثیرپذیری ماهیت، مبلغ، زمانبندی و عدم اطمینان درآمد عملیاتی و جریانهای نقدی از عوامل اقتصادی را نشان دهد)
- حداقل اطلاعات کمی و کیفی که باید درباره مانده حسابهای قرارداد با مشتریان افشا کنیم کدامند؟
- نحوه ارتباط بین زمانبندی ایفای تعهدات عملکردی و زمانبندی معمول پرداخت توسط مشتری و اثر این عوامل بر مانده داراییهای حاصل از قرارداد و بدهیهای ناشی از قرارداد را چگونه باید شرح دهیم؟
- مصادیق متداول تغییرات عمده در مانده داراییهای حاصل از قرارداد و بدهیهای ناشی از قرارداد طی دوره گزارشگری که ملزم به افشای شرحی از آنها هستیم، کدامند؟
- حداقل مواردیکه باید درباره تعهدات عملکردی خود در قرارداد با مشتریان افشا کنیم کدامند؟
- حداقل مواردیکه باید درباره قیمت معامله تخصیصیافته به تعهدات عملکردی باقیمانده خود افشا کنیم کدامند؟ در چه شرایطی میتوانیم این اطلاعات را افشا نکنیم؟
- دو موردیکه بطور مشخص باید درباره قضاوتهای اعمالشده برای تعیین آنها و تغییر در آن قضاوتها افشا کنیم کدامند؟ درباره هر کدام از این دو مورد چه اطلاعاتی باید افشا کنیم؟
- مواردیکه بطور مشخص باید درباره داراییهای شناساییشده حاصل از مخارج دستیابی به قرارداد و مخارج ایفای قرارداد افشا کنیم کدامند؟
- در مواردیکه تصمیم میگیریم از اقتضاهای عملی درباره جزء تأمین مالی عمده یا درباره مخارج مختص دستیابی به قرارداد استفاده کنیم، چه الزام افشایی را باید رعایت کنیم؟
- واحدهای تجاری باید این استاندارد را با استفاده از چه شیوههای بکار گیرند؟
دیدگاه خود را بنویسید