در بین کارکنان این پذیرش طبیعتا زودتر اتفاق افتاد. البته آن اوایل چند تنش جزئی پیش آمد. مثلا در دو ماه اول حضورم (بهمن و اسفند 1392) که زندهیاد منیری هم تماموقت در دفتر انجمن حضور داشت تا فرایند انتقال کارها مطمئنتر صورت گیرد، یکی دو نفر از کارکنان هنوز در فضایی بودند که آن زندهیاد را به عنوان مدیرشان میشناختند. البته آن زندهیاد به هیچ وجه نقشی در این برداشت نادرست نداشت. من این را بدون تعارف میگویم. آن زندهیاد با تمام وجود تمایل داشت این تغییر موفقیتآمیز اتفاق بیفتد. چون پیش از هر چیزی انجمن برایش اولویت داشت. ولی برای کارمندی که از اول استخدام در انجمن آن زندهیاد را به عنوان مدیر دیده بود، و محیط کاری دیگری را هم تجربه نکرده بود، سخت بود این تغییر را بپذیرد. البته در مجموع همان یکی دو تنش جزئی هم بسیار زودگذر بود و خیلی زود همه چیز روی روال طبیعی افتاد. من در زمان پذیرش این مسئولیت با اینکه حدود سی و شش ساله بودم، ولی حدود ده سال سابقه مدیریت در مجموعه بورس داشتم. بنابراین همکاری با کارکنان انجمن چالش بزرگی برایم نبود.
در بین کارکنان انجمن چطور؟ از چه زمانی شما را به عنوان مدیرشان پذیرفتند؟
همچنین بخوانید:
- زمان برگزاری آزمون انتخاب حسابدار رسمی سال 1404 اعلام شد
- یازده استاندارد حسابداری ایران پس از لازمالاجراشدن استاندارد حسابداری 43 (از سال 1404) بهطور تبعی اصلاح شدند
- کارگاه آنلاین چارچوب مفهومی گزارشگری مالی؛ پیشنیاز آموزش و اجرای استانداردهای حسابداری
- ذخیره در حسابداری
- حسابداری سکه طلا
- نحوه استفاده از هوش مصنوعی در حسابداری و مالیات
- معرفی مجموعه کامل صورتهای مالی طبق استانداردهای حسابداری
- قضاوت حرفهای در حسابداری
- تغییر طبقهبندی داراییها؛ تحت تاثیر شرایط مختلف
- چطور آموزش استانداردهای حسابداری را شروع کنیم؟




دیدگاه خود را بنویسید