شما در گفتههایتان چند بار تکرار کردید که مالکیت و کنترل PACT به دانشگاه صنعت نفت واگذار شده است. مگر انجمن مالک 51 درصد PACTنیست؟ چرا میگویید کنترل PACTدر اختیار دانشگاه صنعت نفت است؟ ضمن اینکه انجمن در تمام این سالها برای گروه (شامل انجمن و PACT) صورتهای مالی تلفیقی تهیه و منتشر کرده است. اگر کنترل PACTدر اختیار انجمن نبوده چرا این گزارشگری انجام شده است؟
من از همان سال اول که به انجمن آمدم خدمت عزیزان شورای عالی عرض کردم انجمن چون کنترل PACT را در اختیار ندارد نباید صورتهای مالی تلفیقی تهیه کند. این مجموعه صورتهای مالی از نظر من گمراهکننده است. چون باعث میشود استفادهکنندگان همانند شما به اشتباه اینطور فکر کنند که کنترل PACT در اختیار انجمن است. در صورتی که چنین نیست. در این گفتگو نمیخواستم بحث فنی بکنم. ولی چون این موضوع اهمیت اساسی برای انجمن دارد، و خوشبختانه بیشتر مخاطبان هم خودشان حسابدار و اهل فن هستند، این موضوع را تشریح میکنم.
طبق استاندارد شماره 18: صورتهاي مالي تلفيقي و حسابداري سرمايهگذاري در واحدهاي تجاري فرعي اصطلاح كنترل به معنی توانايي راهبري سياستهاي مالي و عملياتي يك واحد تجاري به منظور كسب منافع از فعاليتهاي آن است. یعنی دو شرط توانايي راهبري سياستهاي مالي و عملياتي و كسب منافع باید همزمان وجود داشته باشند، تا واحد سرمایهگذار ملزم به تهیه صورتهای مالی تلفیقی باشد. هیچکدام از این دو شرط در رابطه سرمایهگذاری انجمن در PACT وجود ندارد. یعنی انجمن نه توانايي راهبري سياستهاي مالي و عملياتي PACT را دارد، نه هیچ منافعی از فعالیتهای PACT عایدش میشود. در بند 10 استاندارد تصریح شده است: «هنگامي كه يك واحد تجاري اصلي، به طور مستقيم يا غيرمستقيم از طريق واحدهاي تجاري فرعي ديگر خود، مالک بيش از نصف سهام با حق رأي يك واحد تجاري باشد، فرض بر وجود كنترل بر آن واحد تجاري است، مگر در موارد استثنايي كه بتوان آشكارا نشان داد چنين مالكيتي، سبب كنترل واحد تجاري نميشود.» من با ارجاع به اساسنامه PACT آشکارا نشان میدهم که مالکیت 51 درصدی انجمن در PACT سبب کنترل آن نمیشود. در تمام نزدیک به بیست سال گذشته هم نشده است. حتی در سالهایی که برداشت اعضای شورای عالی انجمن این بود که کنترل PACT در اختیار انجمن است، در واقع کنترل PACT در اختیار افراد تاثیرگذار شورای عالی وقت بود؛ نه در اختیار انجمن! این مهمترین نکته در این ارتباط است.
برویم به سراغ اساسنامه PACT؛ طبق ماده 9، ارکان PACT عبارتند از: هیئت امناء، شورای مدیریت، و بازرسان. هیئت امناء عالیترین رکن PACT است (مشابه مجمع در انجمن). طبق ماده 11، هیئت امناء مرکب از پنج عضو است که دو عضو آن به انتخاب رئیس دانشگاه صنعت نفت و سه عضو به انتخاب انجمن تعیین میشوند. رئیس هیئت امناء رئیس دانشگاه صنعت نفت و نایب رئیس آن رئیس شورای عالی انجمن است! چرا؟ مگر ما مالک اکثریت نیستیم؟ در تبصره2 ذیل این ماده هم که تیر خلاص به انجمن زده شده است! طبق این تبصره، جلسات هیئت امناء با حضور حداقل چهار عضو رسمیت مییابد و تصمیماتش با حداقل چهار رأی موافق به تصویب میرسد! پس تا اینجا خدمت شما آشکارا نشان دادم که مالکیت 51 درصدی انجمن در PACT سبب کنترل هیئت امنای آن (عالیترین رکن آن) نمیشود. یعنی ما مطلقا هیچ تصمیمی را در هیئت امنای PACT بدون جلب موافقت نمایندگان دانشگاه صنعت نفت نمیتوانیم اتخاذ کنیم.
حالا به سراغ دومین رکن PACT یعنی شورای مدیریت آن برویم. طبق ماده 13 اساسنامه، PACT توسط شورای مدیریت متشکل از شش عضو اداره میشود که سه نفر به انتخاب رئیس دانشگاه صنعت نفت و سه نفر به انتخاب شورای عالی انجمن انتخاب میشوند. من در سرتاسر زندگیم به جز همین یک مورد استثنایی و عجیب و غریب هیچ هیئت مدیره دیگری را سراغ ندارم که تعداد اعضای آن زوج باشد! چون همه میدانند که تعداد زوج باعث ایجاد گره تصمیمگیری میشود. البته در اساسنامه PACT برای گشودن این گره تصمیمگیری یک راهکار ابتکاری پیشبینی شده است! طبق ماده14، رئیس شورای مدیریت PACT از بین اعضای این شورا و با اکثریت آراء انتخاب میشود؛ و در صورت عدم حصول اکثریت آراء (که چون تعداد اعضا زوج است هیچگاه حاصل نمیشود)، رأی رئیس هیئت امناء (یعنی رئیس دانشگاه صنعت نفت) به عنوان رأی هفتم اخذ میشود! با این ساز و کار، رئیس شورای مدیریت PACT همواره منتخب دانشگاه صنعت نفت است. و طبق ماده16، در صورت تساوی آراء در تصمیمگیریهای شورای مدیریت رای رئیس شورای مدیریت تعیینکننده است. یعنی در تصمیمگیریهای شورای مدیریت PACT نمایندگان دانشگاه صنعت نفت عملا چهار رای و نمایندگان انجمن سه رای موثر دارند.
اگر کسی سابقه تاسیس PACT را نداند و این مواد اساسنامه را بخواند، قطعا فکر میکند PACT توسط دانشگاه صنعت نفت تاسیس شده است، و آنها برای کسب اعتبار آمدهاند و با انجمن شریک شدهاند؛ ولی با تعبیه این مفاد در اساسنامه خواستهاند کنترل PACT را در اختیار خود نگه دارند. من هر بار به این ساختار فکر میکنم، همیشه مثل اولین بار شگفتزده میشوم. برایم باورنکردنی است. انجمنی که در زمان تاسیس PACT، پانزده، شانزده سال سابقه درخشان در امور آموزشی داشت، در این زمینه کسب تجربه کرده بود، به خوشنامی شناخته میشد، در دهه 1370 آن اقدامات آموزشی درخشان را در زمینه CIMA در ایران انجام داده بود، به عنوان نخستین انجمن ایرانی عضو فدراسیون بینالمللی حسابداران (IFAC) اعتبار بینالمللی داشت، بعد از تاسیس جامعه حسابداران رسمی ایران، در کوتاهترین زمان ممکن، باکیفیتترین دورههای آمادگی برای شرکت در آزمون حسابدار رسمی را طراحی و برگزار کرده بود، در شرایط آن سالها چند صد میلیون تومان مازاد از این راه کسب کرده بود، بعد بیاید و یک شخصیت حقوقی جداگانه ایجاد کند و همه امور آموزشی خود را در آن شخصیت حقوقی جداگانه متمرکز کند، بعد 49 درصد آن را به یک شخصیت حقوقی ثالث ببخشد، کنترل آن را هم به آن شخصیت حقوقی ثالث واگذار کند! واقعا برایم باور نکردنی است. هر بار این موارد را در ذهنم مرور میکنم احساس میکنم دارم یکی از داستانهای طنز تلخ نیکلای گوگول[1] را میخوانم.
به هر حال شده است دیگر. پس دیدید که انجمن در چارچوب ضوابط اساسنامه PACT توانايي راهبري سياستهاي مالي و عملياتي آن را ندارد. ضمن اینکه چون طبق ماده 23 اساسنامه PACT، هیچ تقسیم سودی هم در PACT انجام نمیشود، هیچ منافعی هم از فعاليتهاي آن عاید انجمن نمیشود. پس طبق استاندارد 18، کنترل PACT در اختیار انجمن نیست. گزارشگری مالی تلفیقی هم که در طول همه سالهای گذشته انجام شده است به نظر من گمراهکننده بوده است. چون همه را به اشتباه انداخته، و همه فکر میکنند کنترل PACT در اختیار انجمن است. یعنی الان همه اعضای انجمن به اشتباه فکر میکنند انجمن هم توانايي راهبري سياستهاي مالي و عملياتي PACT را دارد، و هم از فعاليتهاي PACT منافعی کسب میکند. در صورتیکه چنین نیست. من تعجب میکنم چطور در همه این سالها هیچکدام از بازرسان محترم انجمن به این موضوع ایراد وارد نکردهاند. در صورتیکه همگی این عزیزان از حسابداران رسمی شناختهشده و کارکشته بودهاند.
[1]- نیکلای واسیلیِویچ گوگول (۱۸۰۹–۱۸۵۲) نویسنده بزرگ روس، بنیانگذار سبک رئالیسم انتقادی در ادبیات روسی، و یکی از بزرگترین طنزپردازان جهان است. ویکیپدیا
دیدگاه خود را بنویسید