هدف این استاندارد، تعیین اصول ارائه ابزار‌های مالی به عنوان بدهی یا حقوق مالكانه و تهاتر داراییهای مالی و بدهیهای مالی است. این استاندارد برای طبقه‌بندی ابزار‌های مالی از دیدگاه ناشر به داراییهای مالی، بدهیهای مالی و ابزار‌های مالكانه؛ طبقه‌بندی درآمد مالی و هزینه مالی؛ سودتقسیمی، زیانها و سودهای مربوط؛ و شرایط تهاتر یا عدم تهاتر داراییهای مالی و بدهیهای مالی کاربرد دارد. اصول مندرج در این استاندارد، مكمل اصول شناخت و اندازه‌گیری داراییهای مالی و بدهیهای مالی و همچنین اصول افشای اطلاعات درباره آنها به شرح استاندارد حسابداری 37 ابزار‌های مالی: افشا است.

استانداردی پرکاربرد (بر خلاف تصور عمومی)

این استاندارد به‌رغم تصور عمومی، در همه واحدهای تجاری کاربرد داره. چون همه واحدهای تجاری دارای انواع متنوعی از ابزارهای مالی هستند؛ و به همین دلیل، باید الزامات این استاندارد رو رعایت کنند. چون تعریف این استاندارد از ابزار مالی اینقدر گسترده است که یه بخش بزرگی از داراییها، بدهیها و حقوق مالکانه همه واحدهای تجاری رو دربرمیگیره:

طبق تعریف این استاندارد، ابزار مالی یه قرارداده كه برای یه واحد تجاری، دارایی مالی و برای یه واحد تجاری دیگه، بدهی مالی یا ابزار مالكانه ایجاد می‌كنه.

برای اینکه تعریف ابزار مالی (تعریف بالا) رو متوجه بشیم باید تعریف استاندارد از این اصطلاحات رو هم بدونیم:

  • قرارداد
  • واحد تجاری
  • دارایی مالی
  • بدهی مالی
  • ابزار مالكانه

البته با یه نگاه گذرا به متداولترین مصادیق دارایی‌های مالی، بدهی‌های مالی و ابزارهای مالکانه هم متوجه میشیم که یه بخش گسترده‌ای از اقلام صورت وضعیت مالی همه واحدهای تجاری ابزار مالی محسوب میشن؛ و به خاطر همین، در دامنه کاربرد این استاندارد قرار دارند:

متداولترین مصادیق دارایی مالی: نقد (شامل، اسکناس، مسکوکات، تنخواه‌گردان‌، سپرده‌های جاری، قرض‌الحسنه و سرمایه‌گذاری نزد بانکها و موسسات مالی)؛ سرمایه‌گذاری در سهام و انواع اوراق بدهی؛ حسابها و اسناد دریافتنی؛ وام دریافتنی؛ اجاره دریافتنی؛ ...

متداولترین مصادیق بدهی مالی: حسابها و اسناد پرداختنی؛ وام‌های پرداختنی؛ انواع اوراق بدهی منتشره؛ اجاره پرداختنی؛ و انواع ابزارهای اولیه و مشتقه که با تعریف بدهی مالی منطبق هستند (مثلا، سهام ممتازی که با تعریف بدهی مالی منطبقه)

و متداولترین مصادیق ابزارهای مالکانه در واحدهای تجاری هم: سهام عادی؛ سهام ممتاز و سایر ابزارهای اولیه و مشتقه که با تعریف بدهی مالی منطبق نیستند (چون اگه منطبق باشند، بدهی مالی محسوب میشن؛ نه ابزار مالکانه)